!این صفحه فعلن در وضعیت آزمایشی قرار دارد

2015/10/09

تظاهراتِ ضد ریاضت­ کشیِ اقتصادی در بروکسل

گزارش تظاهرات ضد ریاضت ­کشیِ اقتصادی در بروکسل
7 اکتبر 2015 
در انتهای گزارش می توانید تعدادی از ویدئوها و تصاویری از راهپیمایی را ببینید
روز 7 اکتبر به دعوت سندیکاهای مختلف بلژیک، احزاب سیاسی چپ و گروه های سیاسی مختلف ... تظاهرات بزرگی سازماندهی شده بود که از طریق بسیج حداکثری و در اعتراض به سیاست­های ریاضت­ کشیِ اقتصادیِ دولت، اعتراض کنند. این اعتراض به شکل راهپیمایی بود و از ایستگاه قطار شمالی آغاز شد و بعد از عبور سمبلیک از چندین مرکز مالی و دولتی در مرکزِ شهر بروکسل، در ایستگاه قطار جنوبی به پایان رسید. بنا به گفته ­ی پلیس بیش از 80 هزار و طبق گزارش سندیکاها بیش از 100 هزار نفر در این راهپیمایی شرکت داشتند.

بعد از گذشت تقریبا یکسال از تظاهرات و اعتصابِ بزرگِ نوامبر 2014 به برنامه­ های دولتِ جدید در کاهش خدمات عمومی و اجتماعی، امکانات آموزشی، رفاهی و فرهنگی، افزایش بهای انرژی و سرویس حمل و نقل و ... تظاهرات 7 اکتبر از اهمیت زیادی برخوردار بود. اولین دلیل اهمیت آن، نقش بر آب شدنِ دوباره­ ی وعده­ های دولت­ و سندیکاها به نیروی کارکن و اقشار دیگر در بلژیک بود. این‌که آن‌ها چه سیاستی را در قبال نارضایتی مردم اتخاذ و اجرا نمودند، از یک‌سال قبل تا به امروز تأثیرات خود را به روشنی بر زندگی اقشار گوناگون مردم به جا گذاشته است. بحران­ های مختلفی مانند بحران پناهجویان و بیکاریِ فزاینده هم به وضعیت قبلی اضافه شده­ است. دومین دلیل اهمیت تظاهرات، مبارزه ­ی جوانان با پلیس ضدشورش بود. هرچند ابعادِ این مبارزه
به نسبتِ مبارزه­ ی سال 2014 محدودتر بود؛ اما وجود و ابرازِ چنین خشمی با به کاربستِ درس­ های مبارزه ­ی سال قبل، روح دیگری به فضای سندیکالیستی تظاهرات دمید.

امسال سندیکاها و احزاب و سازمان­های مختلف در مخالفت با سیاست­ های تصویب شده­ ی دولت به خیابان آمدند و برخی از آن‌ها خواستار بازبینیِ برنامه­ ها و سیاست­ های مصوب بودند. از طرف سندیکاها، راهپیمایی و اعتصاب به عنوانِ اهرم فشار و قدرت­ نمایی در برابر دولت معرفی شده و از طرف احزاب چپ نیز، علاوه بر مورد فوق، برنامه‌های حزبی‌شان در چارچوب سیستم سرمایه‌داری به عنوان آلترناتیو مطرح می‌شد. فضای پرشور راهپیمایی امکان شنیدنِ بحث­های پراکنده را نمی ­داد اما شعارهای مختلف، بیان‌گر موضع گیری طبقاتی نیروهای مختلف بود. از شعارهایی برای درخواستِ کار و اشتغال زایی و جلوگیری از فساد مالی گرفته تا شعارهایی در حمایت از اقشار ضعیف جامعه و تا افشاگری­ های سیاسی از دولت و نخست­ وزیر میشل. شعارهایی مانند: «افزایش قدرت خرید مردم با افزایش مالیات بر ثروتمندان»، «مرگِ کارگران، دیگر چه می­ خواهید!؟»، «قدری رفاه برای مردم»، «کشور را تغییر دهیم، این‌ها نمی ­توانند کاری بکنند، اما ما می­ خواهیم»، «دولت میشل، گمشو! تو ما را به ستوه رسانده­ ای»، «چیزی باقی نمانده، به غیر از فاشیسم!» و ... شعاری که رفقای کمیته­ ی جوانان بلژیک با خود برده بودند: «نه به جنگ امپریالیستی، آری به جنگ طبقاتی!»، «کارگران بلژیک در برابر امپریالیسم بلژیک متحد شوید!»، «پرولتاریا چیزی برای از دست دادن ندارد به جز زنجیرهایش، اما جهانی برای فتح دارد!»، «کارگران، در برابر بحران سرمایه ­داری متحد شوید!»

یکی از تفاوت‌های تظاهرات امسال با سال گذشته این بود که نوعی احتیاط و محافظه­ کاری از سوی احزاب چپ و نیروهای کارگری دیده‌ می‌شد؛ که کاملا واضح بود در پی تظاهرات گسترده و مبارزه‌ی رزمنده‌ی سال ۲۰۱۴؛ موج حمله دولت، زیر ضرب بردن مبارزات رزمنده کارگران و جوانان در درگیری با پلیس، خلق افکار گسترده‌ی رسانه­ ها در متهم کردن این شکل از مبارزه، تلاش سندیکاها در مهار و اخراجِ کارگران رزمنده ... همه و همه باعث شده بود تا این نیروها هم در تظاهرات و هم در فراخوان‌های خود صحبت از عدم بروز درگیری کرده و از جداکردنِ صف خود از کارگران رزمنده، آنارشیست ­ها یا افرادی که با پلیس درگیر شوند، خبر دهند. بعضی سندیکاها نیز بر روی سایت خود از آرام برگزار شدنِ تظاهرات و این‌که نباید با «خراب­ کاران» همراه شد، مطالبی عنوان کرده بودند.

با تمام این تفاسیر و کما فی ­سابق، زمانی که تظاهرات در انتهای مسیر به سخنرانی نمایندگان سندیکا و کنسرت موسیقی خاتمه یافت و تلاش شد که از این طریق اعلام شود که یک تظاهرات آرام کارگری دیگر با حضور گسترده کارگران و نیروهای سیاسی و ... ختم به خیر شد؛ بخشی از کارگران بندر آنتورپن و شهر گنت -که مانند سال گذشته با ماسک و لباس کار در تظاهرات حاضر بودند- و همچنین برخی از نیروهای آنارکوسندیکالیست، بلک بلوک، آنارشیست و بعضی از جوانان و ... صف مبارزاتی خود را در مقابل پلیس شکل دادند.

پلیس نیز که نمی‌خواست وقایع «شرم‌آور» سال گذشته تکرار شود، به شکل کم تعداد و با فاصله از محل تجمع مستقر شده بود و با اولین نشانه ­های بروزِ خشمِ مبارزین و جوانان کمی عقب ­تر رفت و سیاست عدم درگیری با آن‌ها را در پیش گرفت. شاید هم برای این­که جوانان با پرتاب ترقه آرام شده و به خانه­ های‌شان بازگردند. اما هر لحظه تنش حادتر شده و تعداد نسبتا بیشتری به صف معترضین پیوستند. مبارزین به سرعت با کف و سوت به سمت تونل رینگ اصلی حرکت کردند (از ایستگاه قطار جنوبی به سمت پورت د هال) و با شعارهایی مانند: «ما همه با هم هستیم!»، «پلیس برو گمشو!» و «پلیس نژادپرست!» و... به پرتاب ترقه و فشفشه ­های دودزا پرداختند. در حالی‌که هلیکوپتر پلیس در آسمان و بالای سر جمعیت در حال گشت‌زنی بود، در یک لحظه تعداد بسیار زیادی پلیس ضدشورش با ماشین­ های آبپاش از بیرون و درون تونل و خیابان­های فرعیِ اطراف رینگ در برابر معترضین قرار گرفتند. در محلی که سال گذشته ماشین­ های بسیاری توسط کارگران و جوانان به آتش کشیده شد و توسط مدیا به شدت بزرگ‌نمایی و اغراق شده بود، امسال یکی دو ماشین بیشتر در مسیر پارک نشده بود و جمعیت هم از تخریب آن‌ها خودداری می­ کرد و عمدتا مشغول حمله به پلیس و اشغال کردنِ خیابان بود.

یکی از جلوه­ های مهم مبارزینِ 7 اکتبر، ترکیب بسیار متنوع آن‌ها بود. هم بلژیکی‌های فرانسوی و هلندی زبان، هم جوانان عرب و تُرک (عمدتا) در این مبارزه حاضر بودند. آنارشیست­ ها، برخی کمونیست­ ها، جوانان آنتی­ فا و البته برخی کارگرانِ بندر آنتورپن و گنت و کارگران فلزکاری شارلوآ؛ دختر و پسر؛ جوان و پیر؛ ترکیب سیاسی متنوع و چهره ­هایی بسیار متفاوت. آن‌ها که تجربه داشتند به سرعت نقاب زده و با شال و کلاه و ... صورت خود را می ­پوشاندند و دیگران متعجب به آن‌ها نگاه می­ کردند. برخی در حال خُردکردنِ سنگفرش­ های پیاده­ رو بودند تا برای پرتاب به سمت پلیس از آن استفاده کنند. برخی چوب پیدا می­ کردند. برخی که از قبل آمادگی داشته و سازمان ­یافته بودند، با کوله ­پشتیِ پُر از امکانات در محل حاضر شده بودند و برخی دیگر در حال فیلم و عکس گرفتن بودند. فضای جالبی بود و همبستگی جمعیت حاضر فضایی متفاوت از روابط فردگرایانه‌ی روزمره خلق کرده بود. همه در حال هشدار دادن به هم بودند، هرکس مراقب دیگری و در حال ارائه­ ی اندک کمکی به آن‌هایی بود که جلوتر از بقیه در حال درگیری با پلیس بودند.

در مقابل هم، پلیس مسلح و مجهز بود که دائما از گاز اشک­ آور استفاده می­ کرد و با ماشین آبپاش صف معترضین را به عقب می­ راند. در چند نوبت میزان شلیک گاز اشک­ آور به حدی بود که برخی از جمعیتِ معترض از حال رفته و با کمک دیگران از محل درگیری فاصله گرفتند. یکی دوبار هم پلیس مجبور به عقب نشینی شد که شادی مبارزین را در پی داشت. در نهایت اما پلیس با پرتاب گاز اشک ­آور به صورتِ بارانی بر روی جمعیت باعث فرار و به عقب رفتن اکثریت جمعیت شد. شدت شلیک گاز به حدی بود که مبارزین در حال فرار به تظاهرکنندگان سندیکایی که در محل کنسرت بودند، رسید و آن‌ها نیز از تأثیرات گاز در امان نماندند و با اینکه همه دچار مشکل تنفس شده بودند اما پلیس کوتاه نیامد! در مورد مصدومین و دستگیرشدهگان؛ چند نفر از معترضین با فشار آب به میله های کنار خیابان برخورد کرده و آسیب یکی از آن ها جدی بود. پلیس نیز چندین زخمی داشت ولی مهمترین خبر، شکسته شدنِ سرِ رئیس عملیات میدانی پلیس بود که در جلوی صف بدون حفظ در حال داد زدن بود. دستگیریِ 29 نفر در پایانِ شب تظاهرات گزارش شد.

اگرچه این نوع مبارزات خیابانی و رویارویی‌های عکس‌العملی و خلق‌الساعه با پلیس را نمی‌توان راهی برای برون‌رفت از شرایط موجود دانست، اما مبارزه‌ی انقلابی بدون رویارویی با پلیس و سیستم سرکوب و محافظان دولت سرمایه‌داری نیز امکان ناپذیر است. این نوع مبارزات اگرچه جایگزین مبارزه‌ی هدفمند و طولانی مدت نمی‌شود اما زمین تمرین کوچکی برای نشان دادن خشم و قدرت مردم در مقابل وضع موجود است و در خلال آن باید از این‌که نسل دیگری از مبارزینِ خیابانی در اروپا به صحنه آمده، خوشحال بود. در کل باید تضادهای آن را به درستی تشخیص داد. ارتباط انترناسیونالیستی با مبارزینِ خیابانی که ضد پلیس و ماشینِ سرکوبِ سرمایه ­داری هستند و به خیابان می ­آیند، وظیفه­ ای است که باید به درستی به پیش بُرد چراکه در جدال دولت ­ها و تخریب بشریت، مبارزه‌ی متحد و طولانی مدتی در پیش داریم.

زنده­ باد همبستگی انترناسیولیستی
زنده ­باد انقلاب

به اشتراک گذاشتن