شنبه ۱۱ مارس - بروکسل
آکسیون اول: ساعت ۱۲
امسال نیز مثل هر سال ما فعالین سازمان زنان هشت مارس در بلژیک در چارچوب «پلتفرم زنان هشت مارس در بلژیک آکسیونی به مناسبت روز جهانی زن سازماندهی کرده بودیم. اهمیت و تاکید این آکسیون و این پلتفرم برای سازماندهندگان آن در این است که تلاش دارد نیروهایی را گرد آورد که مرزبندی سیاسی روشنی با هر دو نیروی واپسگرای پدر/مردسالار یعنی سرمایهداری امپریالیستی و بنیادگرایی مذهبی دارند. این پلتفرم امسال هم با شعار محوری «بدون مبارزهی انقلابی زنان، امکان هیچ تغییری وجود ندارد!»* فراخوان داده بود.
پس از یک هفتهی مبارزاتی بالاخره روز شنبه قبل از ساعت دوازده ظهر خودمان را به محل آکسیون یعنی میدان مقابل ایستگاه مرکزی بروکسل رساندیم، در حالی که هوای آفتابی و آمادگی ما نوید یک حرکت مبارزاتی موفق را میداد، اما با رسیدن به محل با تعداد بیش از انتظار ماشینهای پلیس مواجه شدیم. پلیس اعلام کرد با وجود اینکه بیش از یک ماه قبل درخواست این آکسیون را دادهایم، اجازه برگزاری آکسیون را نداریم. با پافشاری ما ابتدا با نیم ساعت و بعد هم با یک ساعت آکسیون موافقت کردند، در حالی که ما کتبا درخواست دو ساعت آکسیون کرده بودیم. به نظر میرسید حساسیت پلیس به حضور سازمانهای زنان کُرد از ترکیه در بین سازماندهندگان بود و این موضوع به انتخابات اخیر ترکیه و سیاست دولت بلژیک در قبال این نیروها مربوط میشد.
با کمک دوستان حاضر به سرعت شعارها، عکسها و پلاکاردها و ... را آماده کردیم. بنرها با مضمون و زبانهای مختلف فارسی، ترکی، انگلیسی، فرانسه و هلندی:
«هشت مارس روز جهانی زنانی که زنجیرها را پاره میکنند!»، «نه! به خشونت علیه زنان!»، «زنان جهان برای پایان دادن به خشونت علیه زنان متحد شویم!»، «زنان علیه دو واپسگرای مردسالار: سرمایهداری امپریالیسیتی و بنیادگرایی مذهبی!»، «سرنگون باد جمهوری اسلامی ایران!»، «هر زنی صاحب بدن خودش است!»، «زنان ابژه؟ پورنوگرافی»، «زنان ابژه؟ حجاب»، «به کارزار مبارزه با خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی علیه زنان در ایران بپیوندید!»، «نه! به نام بشریت تن به یک آمریکای فاشیست نخواهیم داد!» و...
خوشبختانه از همان ابتدا توجه عابرین جلب شد. ما با لباسهای یک دستمان که شعارهای مبارزاتی روی آن نوشته شده بود به استقبال آنان میرفتیم و آنها عمدتا از گرفتن بیانیهها استقبال میکردند. ما هم بیانیههای سازمان زنان هشت مارس در مورد روز زن و حمایت از مبارزات زنان و مردم در آمریکا و ... و فراخوان «کارزار مبارزه با خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی علیه زنان» را به شکل گسترده و به زبانهای مختلف پخش کردیم. بسیاری از زنان و مردان با دیدن ما تامل میکردند با دقت عکسها را دنبال میکردند و در مورد شعارها و بنرها سوال میکردند. عدهای میپرسیدند چرا شما اینجا هستید؟ عدهای کنجکاو بودند بدانند ربط مبارزات ما و قطار عکسهای خشونت علیه زنان چیست؟ و ...
معمولا دو دسته از زنان واکنشهایی جالب توجه نشان میدانند. یک دسته زنانی میانسال بودند که با حساسیت عکسها و شعارها را دنبال میکردند و شاید تجربهی جنبش زنان دههی ۷۰ را به یاد داشتند، گروه دیگر زنان جوان و پرانرژی بودند که با حرارت و شیطنت به بحث میپرداختند. مادر و دختری که آمریکای لاتینی به نظر میآمدند یک به یک عکسهای زنجیرهی خشونت بر زنان را نگاه میکردند و دختر جوان تمام توضیحات عکسها و شعارها را با حوصله برای مادرش ترجمه میکرد. زنی بلژیکی که میگفت من مادربزرگ سه دختر نوجوان هستم، بسیار هیجان زده شد و از تمام بیانیههایمان سه نسخه گرفت و گفت برای دوستم میخواهم که ژورنالیست است. زن دیگری با هیجان گفت که متأسفم عجله دارم و باید به محل کارم برسم اما کار شما فوقالعاده است. زنی دیگری میپرسید تا چه ساعتی اینجا هستید تا من بعد از کارم به شما بپیوندم. زنی با موهای خاکستری با نگرانی از ما میخواست که بنرها را روی زمین بچسبانیم تا شعارها به خوبی قابل خواندن باشد او میگفت این مبارزه بسیار مهم است و خودش از تمام شعارها و بنرها یک به یک عکس گرفت. زن مسن دیگری که با دقت بیانیه کارزار را خوانده بود میپرسید چه کاری از دست ما بر میآید؟! ما او را راهنمایی کردیم تا با ایمیل کارزار در تماس باشد برای مشارکت در فعالیتهای آتی ما. زن دیگری میگفت من در تمام عمرم شاهد این اشکال خشونت نبودهام اما با شما اعلام همبستگی میکنم.
در زمان آکسیون دو ماشین ارتش در کنار ایستگاه ایستادند و سربازان با لباس ارتش از آن خارج شدند. پسربچهای که همراه ما بود با هیجان یکی از عکسها را نشان میداد و میگفت همینها هستند؟! (عکسی که مربوط به خشونت نیروهای ارتش بر زنان در جنگ بود) مردی با عصبانیت پرسید چرا شما در بیانیهتان نوشتهاید امروز همهی «زنان» باید به خیابان بیایند!! وقتی گفتیم این بیانیه مربوط به روز جهانی زن است، باز هم شاکی شد: «۸ مارس که گذشته و چرا شما 11 مارس در خیابان هستید؟» (گویا زنان مجاز نیستند روز دیگری مبارزه کنند) و ... در پایان این سلسله سوالهای حق به جانب کارت خود را به ما نشان داد و گفت من ارتشی هستم و حق دارم سوال کنم. ما هم گفتیم هر کسی که آکسیون ما را میبیند حق دارد سوال کند و تو حق ویژهای نداری. او که از دیدن عکس خشونت پلیس و ارتش عصبانی بود گفت که این عکسها اهمیتی برای من ندارد! ما هم گفتیم نظر تو هم اهمیتی برای ما ندارد! مرد بلژیکی دیگری گفت من خیلی تاریخ میخوانم و میدانم ایرانیها با عربها متفاوتند اما شما چرا ضد دولت ایران هستید؟! پاسخ دادیم که به نظر ما این ادبیات نژادپرستانه است و خشونت و ستم بر زن مسألهای برخاسته از ملیت افراد نیست. موضوع این است که ما با یک سیستم مردسالار طرف هستیم که در ایران و دیگر کشورهای اسلامی توجیه دینی از نوع اسلامی دارند. اما در لهستان و آمریکا هم بنیادگرایان مسیحی به پشتوانهی مذهب به زنان حمله کردهاند و در بلژیک هم مردان فارغ از ملیت و مذهب و بیمذهبیشان به زنان خشونت میکنند و ... او گفت که این حرفها برایش جدید است و از بحثهای ما آموخته است. زن بسیار مسنی گفت که من با اینکه خشونت علیه زنان وجود دارد، موافقم اما به هر حال خدایی وجود دارد که ناظر ماست و او هم عیسی است و او باید ما را نجات دهد. ما هم گفتیم که به نظر ما هیچ خدایی از هیچ مذهبی منجی زنان نیست. این زنان هستند که باید این کار را در دست بگیرند و به پایان برسانند. بعد از یک بحث نسبتا طولانی در مورد وجود یا عدم وجود «آفریننده»، او با وجود عدم توافق تا انتهای آکسیون کنار ما ایستاد و به شعار دادن، رقصیدن و فعالیتهای ما لبخند میزد. از آنجایی که ایستگاه قطار مرکز شهر محلی برای تجمع زنان و مردان بیخانمان هم هست، اینبار هم شاهد توجه آنان به آکسیونمان بودیم. زنی الکلی مردی را با اصرار به سمت عکسها میکشید و میگفت: «نگاه کن! آنها هم میگویند زن ابژه است!!!» گویا بحثی در بین آنها در گرفته بود و زن شعارها و عکسها را سندی برای اثبات بحث خود میدانست. همزمان با تمام این بحثها فراخوان این آکسیون به زبان فرانسه به شکل صوتی دایما با صدای بلند پخش میشد و موزیکهای مبارزاتی هم به شور و نشاط جمع کمک میکرد هرچند ما با عجلهی تمام سعی داشتیم از این وقت کم برای تماس هرچه بیشتر با مردم استفاده کنیم.
آکسیون دوم: ساعت ۱۴
بعد از آکسیون اول جمعا خودمان را به مرکز شهر «پلاس دو لا مونه» رساندیم جایی که قرار بود زنان کُرد آکسیون داشته باشند و پلیس باز هم با وجود درخواست اجازه آکسیون با آن مخالفت میکرد. اما با پافشاری برگزار کنندگان این آکسیون هم هرچند کوتاه اما به خوبی برگزار شد. زنان و مردان که از شهرهای مختلف بلژیک به بروکسل آمده بودند با اجرای موسیقی و رقص کُردی جمعی زنان و دادن شعارهایی به زبان کُردی توجه عابرین را جلب میکردند و بسیاری از عابرین با تعجب به جمع نزدیک میشدند و بیانیههایمان را دریافت میکردند. در پایان در حالی که زنان کُرد از اعلام همبستگی ما و کمک برای اجرای این آکسیون تشکر میکردند از هم جدا شدیم تا خودمان را باز هم برای مبارزات آتی آماده کنیم.
فعالین سازمان زنان هشت مارس (ایران - افغانستان) - بلژیک
فعالین کارزار مبارزه با خشونت علیه زنان در ایران
۱۳مارس ۲۰۱۷
* http://8mars.com/8MARS_FALYAT_BELJIK/browsf.php?c=1122&Id=42