بروکسل ۱۵ مارس ۲۰۱۶
این تظاهرات در چارچوب «روز جهانیِ مبارزه با خشونت پلیس» قرار دارد که در بسیاری از کشورهای جهان از جمله در بلژیک برگزار می شود. کلکتیوِ JOC دو سال است که برگزاری تظاهرات در بروکسل را بر عهده گرفته و ضمن دعوت از گروه های چپ، رادیکال و آنارشیست و فعالین پناهندگی، سازماندهی برای آن را به یکی از برنامه های دائم این گروه های تبدیل کرده است. کمیته جوانان بلژیک هم یکی از گروه های مدعی بود که به طور متشکل در این تظاهرات شرکت داشت.
محتوای اصلی فراخوانِ JOC این است: «وقتی سرمایهداری با بحران روبرو شده است و سیاستهای ریاضتکشی اقتصادی را به تودهها تحمیل میکند، باید بدانیم که این تنها پاسخ سرمایهداری به بحرانِ فراگیرش نیست! نیروی سرکوبِ پلیس و ارتش هر روز گستردهتر شده و به تمام زوایای زندگیِ شهروندان نفوذ کرده است. پلیس و ارتش با اعمال خشونت و گسترش آن در جامعه، به فضای رعب و وحشت دامن زده و تودهها را از حضور در خیابان و دخالت در سرنوشتِ خویش محروم میسازد. ماشینهای پلیس و نیروهای ارتشی حاضر در خیابان، با همراهی دستگاه رسانهای سیستم، تودهها را کنترل کرده، زیر نظر گرفته، از زندگی خصوصی آنها جاسوسی کرده و قوانین تصویب شده بر علیه خارجیان را مشروع جلوه میدهند. ما شهروندان بروکسل دیگر این وضعیت را تحمل نخواهیم کرد و فریاد خواهیم زد که: «این وضعیت «بس» است! خشونت پلیس باید «متوقف» گردد! سرکوب جنبشهای اجتماعی باید «متوقف» گردد! دایره خشونت بر شهروندان باید «قطع» گردد!»
بحثهای تدارکاتیِ این تظاهرات عمدتا معطوف به ابعاد خشونت پلیس در بروکسل و شباهت و تفاوتهای آن با شهرهایی مثل لندن، پاریس، آتن، مکزیکوسیتی و شهرهای آمریکا بود. رفیقی از کمیتهی جوانان بلژیک نیز توصیفی از خشونت دولتی و خشونت دستگاه سرکوبِ آن توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران ارائه کرد که فضای بحثهای بیشتر و آشنایی با جنبشهای مبارزاتی را در آینده فراهم نمود. تضاد مبارزه با مسلمانستیزی و عربستیزی در اروپا و آمریکا مورد بحث واقع شد و اینکه رفقای ما بر لزوم مرزبندی با نیروهای اسلامگرا با پرچم اسلام سیاسی تآکید داشتند. در جلسهای با یکی از مسئولینِ سیاسیِ این کمپین، رفیق ما ضمن بحث دربارهی این تضاد به نقل قول باب آواکیان اشاره داشت مبنی بر اینکه «آنچه که در این جا با تقابل میان جهاد از یک سو و مک ورلد/مک صلیبی(McWorld/McCrusade) از سوی دیگر مواجهیم، میان قشر تاریخا منسوخ در میان بشریت تحت ستم و استعمار زده علیه قشر هیأت حاکمهی تاریخا منسوخ نظام امپریالیستی است. این دو قطب ارتجاعی حتی زمانی که در ضدیت با هم هستند، یکدیگر را تقویت می کنند. اگر شما یک طرف از این «منسوخ»ها را تأیید کنید در نهایت هر دوی آنها را تقویت خواهید کرد.» با این بحثهای مقدماتی و چالشی تظاهرات 15 مارس برگزار شد.
تجمع اولیه رأس ساعت ۱۸ در برابر ایستگاه قطار شمالی (نورد) آغاز شد. رفقای چپ، آنارشسیت و فعالین جنبش زنان و ... و همه پرانرژی و آماده حرکت بودند. بیش از نیم ساعت طول کشید تا حرکت کنیم و در این فاصله، فضای خوبی به وجود آمد تا نیروهای مختلف بحثهای سیاسی روز و تحلیل اوضاع جهانی را با یکدیگر مطرح ساخته و اوراق سیاسی خود را توزیع نمایند. رفقای کمیته جوانان نیز فراخوانِ مبارزه بر علیه سفر روحانی به بلژیک را پخش کرده و با برخی فعالین به بحث و جدل پرداختند. فضا مبارزاتیِ خوبی بود و با اینکه نسبت به سال قبل تعداد شرکتکنندگان کمتر بود اما لزوم برگزاری این تظاهرات، خودش انرژیبخش بود. حرکت با کمی تآخیر آغاز شد و جمعیت رو به افزایش بود. قرار بود نزدیک به 5 کیلومتر تظاهرات کنیم و ضمن عبور از محلههای عمدتا خارجینشین (به شکل سمبلیک)، در ایستگاه متروی غرب کار را تمام کنیم. شعار دادن در تمام طول مسیر ادامه داشت و انرژی فراوانی آزاد میکرد. حضور مادرانی با کالسکه و کودکانشان، بعضی از شرکت کنندگان با دوچرخه، جوانان زیر بیست سال زیادی که شور و شوق عجیبی به جمعیت میدادند، نیروهای کهنهکارِ سیاسی، بلکبلوکها و برخی وکلای مترقی و ... در کنار هم صفوف متحدی را شکل داده بودند. نکته جالب دیگر این بود که همهی تظاهراتهایی که در شهر برگزار میشوند به وسیلهی ماشینهای پلیس همراهی و پلیس در کنار صف تظاهرات میایستد اما این حرکت تنها تظاهراتی بود که در آن خبری از هیچ پلیس سواره و پیادهای نبود و به عبارتی احساس امنیت بیشتری داشتیم، مردم راحتتر به صف تظاهرات نزدیک میشدند و ما هم راحتتر بیانیههایمان را به شکل گستره پخش و با آنّها صحبت میکردیم و جالب اینکه مسولین انتظامات که از رفقای برگزار کننده بودند در تمام طول مسیر این جمعیت را طوری به پیش بردند که هیچ تداخلی با زندگی و کار مردم و عبور و مرور ماشینّها و ترافیک پیدا نکرد. شعارها در طول مسیر عمدتا اینها بودند:
پلیس همه جا، عدالت هیچ جا! – پلیس راسیست، سرباز سرمایه – پلیس فاشیست، چماقدارِ سرمایه – آ آنتی آنتی کاپیتالیستا – انقلاب، تنها راه رهایی – مرگ بر دولت، و پلیس بورژوا - نسل اول، نسل دوم، نسل سوم، ما همه فرزندان مهاجران هستیم! – خیابان از آن ماست! ... و شعارهای دیگری که از سوی جمعیت سر داده میشد. به نسبت رادیکالیسمِ شعارها، صفوفِ فعالین فاصلههای یکی دو متری از هم میگرفتند تا تمایزشان را با شعارها نشان دهند.
حضور جوانان و فعالینِ عرب و آفریقایی برجسته بود و با اینکه یکی از نقاط قوت تظاهرات محسوب میشد، اما این فعالین عمدتا به حقوق خود به عنوانِ نقطهی مرکزیِ اعتراض توجه داشتند و به رابطهی آن با کلیت سیستمی که این مناسبات را تولید و بازتولید میکند، توجهی نداشتند. چه در سخنرانیهای کوتاه در طول مسیر و چه در شعار دادنها، این بخش از جمعیت عمدتا مطالبات خود را فریاد میزدند مانند: ضدیت با اسلامستیزی، ضدیت با خارجیستیزی و ضدیت با قوانین پناهندهگی! اما در همبستگی با مبارزینِ ضد سیستم و خواهانِ نظمی دیگر آنچنان فعال نبودند.
رفقای ما چند پلاکارد در دست گرفته بودند که روی آنها شعارهای خوبی نقش بسته بود: خشونت پلیس باید متوقف شود! – پلیس فدرال، سرباز سرمایه است! – اگر میخواهی دیگران قوی باشند، تو باید قوی باشی! – انقلاب کنیم و بشریت را رها سازیم! – جنگهای امپریالیستی و ارتشهای جنایتکار و ضدبشری باید تمام شوند! – در مقابلِ خشونتِ پلیس بپاخیزیم! – مبارزه بر علیه خشونت پلیس! که به زبانهای فرانسه و انگلیسی و فارسی نوشته شده بودند و مورد استقبالِ بخش رادیکال تظاهرات واقع گردید. رفقای ما عمدتا شعارهای ضدسرمایهداری و انقلاب تنها راه رهایی را سر داده که با همراهیِ بلوکِ رادیکال تظاهرات همراه میشد.
جمعیت در چند نقطه از مسیر تظاهرات چند دقیقهای متوقف میشد و از بلندگوی اصلی سخنان برگزار کنندگان به سمت تظاهرکنندگان و عابرین هدف این حرکت را روشنتر میکرد. در قسمتی از مسیر، جمعیت بنا به درخواستِ مسئولین زیر یک پلِ مترو توقف شد. اعلام شد که چند سال قبل، جوانی به نام سلیمان پس از بازجویی توسط پلیس و در اثر حادثهای که دلایل آن هیچگاه مشخص نشد به روی ریلهای مترو افتاده و جان سپرده است! پدر این جوان در تظاهرات حاضر بود و خواهان یک دقیقه سکوت برای سلیمان شد. این صحبتّها هرچند بسیار ناراحتکننده بود اما خیلی عجیب نبود اما وقتی یک دقیقه سکوت آغاز شد، بدون هیچ هماهنگی قبلی مشتّهای گره کردهی جمعیتِ خشمگین یک به یک بالا رفت. صحنهی بسیار جالب و مهمی بود که نه تنها نشانی از غم و افسردگی نداشت بلکه نمایانگرِ خشم مبارزاتی جوانانِ حاضر در تظاهرات بود. پس از یک دقیقه مجددا پر از نیرو و هیجان، به سمت نقطهی پایانی برنامه رفته و در آنجا نیز با سخنرانی پرشورِ یکی از رفقای ایتالیایی روبه رو شدیم که با مبارزاتِ ضد خشونت پلیس در سراسر جهان ابراز همبستگی کرد و یاد جانباختگانِ سیاهپوست در آمریکا را نیز گرامی داشت و تظاهرات پایان یافت.
در آخر تعدادی شعارهایشان را بر در و دیوار و تابلوها آویختند تا این مبارزه در سطح شهر ادامه پیدا کند که صحنههای جالبی خلق کردند.
به امید مبارزات انقلابی بیشتر.
در آخر تعدادی شعارهایشان را بر در و دیوار و تابلوها آویختند تا این مبارزه در سطح شهر ادامه پیدا کند که صحنههای جالبی خلق کردند.
به امید مبارزات انقلابی بیشتر.
آلبوم تصویری از تظاهرات (لینک مستقیم):
0 دیدگاه:
Post a Comment