!این صفحه فعلن در وضعیت آزمایشی قرار دارد

2015/12/06

گزارشی از «دهکده جهانی آلترناتیوها» و حضور «ایستادگی برای زمین»

شنبه و یکشنبه (پنجم و ششم دسامبر)، نهادهای مردمی طرفدار حفظ محیط زیست و در کنارشان طیفی از نیروهای کمونیست و رادیکال های ضد سیستم و بخشی از فمینیست ها در شهرک مونتروی در حومه شرقی پاریس گرد آمدند. اینجا محل برگزاری «دهکده جهانی آلترناتیوها» بود. این بخشی از مجموعه برنامه های اعتراضی دو هفته ای همزمان با برگزاری نشست سازمان ملل درباره وضعیت اقلیمی و مشخصا معضل گرمایش زمین به حساب می آمد.

« دهکده جهانی آلترناتیوها» گرما و هیجان و تحرک خاصی به کوچه ها و میدان های منتهی به شهرداری بخشیده بود. هزاران زن و مرد از سنین مختلف، ساعت ها در بین غرفه ها و چادرهای گشتند؛ با فعالان تشکل های مختلف در مورد اهداف و برنامه های شان به بحث و گفت و گو پرداختند؛ با امر مشترکی که همه این نیروها را به این عرصه کشانده (یعنی ضرورت اعتراض و مبارزه علیه شرایط، روابط و منافعی که موجودیت کره زمین و حیات انواع گوناگون را با خطر نابودی روبرو کرده) اعلام همبستگی و همدلی کردند. حال و هوای شهرک مونتروی در این دو روز گرم و پر شور و پر تحرک بود.

غرفه ها رنگارنگ بود و هر کس برای جلب توجه عموم به این مسئله اضطراری و همگانی و برجسته کردن اهداف و نقطه نظراتش به شیوه های ابتکاری تبلیغ روی آورده بود. در مقابل ساختمان شهرداری مونتروی، اثری از «ینس گالشیوت» (مجسمه ساز دانمارکی) بر پا بود: تندیسی به ارتفاع 6 متر که از روی مجسمه آزادی به عنوان نماد دولت آمریکا ساخته شده بود. و زیر پایش تندیس هایی از مردم رنگین پوستِ کشورهای تحت سلطه و فقیر. از مشعل این مجسمه به جای آتش، دود بیرون می آمد و بر لوحی که در دست «الهه آزادی» بود چنین می خواندیم: «آزادی آلوده کردن».

فضای عمومی نیز رنگارنگ و چندملیتی بود. از همه قاره ها آمده بودند و واژه ها و آهنگ زبان های مختلف در هم آمیخته بود. هر نهاد و گروهی، دیدگاه و آلترناتیو خود را پیش می گذاشت. از طرح های مربوط به فن آوری های نوین و سبز گرفته تا پروژه های تخیلی و اوتوپیستی؛ از شیوه های جدید سازماندهی و تصمیم گیری سیاسی برای شکستن نظام قانون گذاری و تصمیم گیری بوروکراتیک سرمایه داری گرفته تا دعوت مردم دنیا به انقلاب جهانی...

کمی پایین تر، غرفه ما بر پا بود: غرفه انترناسیونالیستی «ایستادگی برای زمین» با آفیش بزرگ کره زمین که زنجیرهای اسارت را گسسته و حرکتی انفجار گونه را آغاز کرده است. پایین این تصویر شعار «فقط انقلاب می تواند زمین را نجات دهد» به چشم می خورد. روی میز ما در کنار اطلاعیه های «ایستادگی برای زمین»، پُر بود از اطلاعیه و جزوه به زبان های فرانسوی، انگلیسی، فارسی از «گروه مانیفست انقلابی در اروپا»، «حزب کمونیست انقلابی آمریکا»، «حزب کمونیست ایران (م ل م)» و «سازمان زنان هشت مارس (ایرانی و افغانستانی)». همه این ها مربوط بودند به کارکرد سیستم سرمایه داری امپریالیستی حاکم بر دنیا، بحران زیست محیطی و راه برون رفت نوع بشر از این اوضاع. در کنار میز کتاب، پلاکاردهایی نصب کرده بودیم با پوسترها و عکس هایی از دوران ساختمان سوسیالیسم در چین (از دوره جهش بزرگ به پیش در پایان دهه 1950 گرفته تا انقلاب فرهنگی در دهه های 1960 و 1970). در کنار این تصاویر، نکات چشمگیر و رئوس اساسی سیاست چین سوسیالیستی دوران مائو تسه دون که به شکل وسیع در بین مردم تبلیغ و به اجراء گذاشته می شد در چند جمله کوتاه فشرده شده بود: اتکاء به حرکت آگاهانه زنان و مردان و سازماندهی آنان؛ جلوگیری از ریخت و پاش و مصرف گرایی و در مقابل تبلیغ صرفه جویی و تاکید بر نیازهای اساسی مردم. تاکید بر بازیافت اشیاء مستعمل. جلوگیری از رشد بی رویه شهرها. روش های واقعی حل معضل ترافیک و آلودگی آب و هوا و...

دختران و پسران جوان، افراد میان سال و مسن، از قشرهای مختلف اجتماعی با رفقای پشت میز بحث می کردند. نظرات ما برایشان تازگی داشت و این سوالات را پیش می کشیدند که: آیا این وضع را واقعا می توان به طور رادیکال عوض کرد؟ آیا می توان سیستم را با انقلاب از ریشه تغییر داد؟ آیا واقع بینانه تر نیست که تغییرات و اصلاحاتی را از پایین و بدون رجوع به دولت ها انجام دهیم و رفته رفته برای افکار و مناسبات آلترناتیو، فضا باز کنیم؟ و هر یک از ما تلاش می کرد به هر زبانی که می تواند ضرورت و امکان انقلاب، و نارسایی و ناپایداری و غیر واقع بینانه بودن برنامه های رفرمیستی را علیرغم هر نیتی که پشت آن است، تبلیغ و ترویج کند. «ایستادگی برای زمین» برای این دو روز، دو «کارگاه» هم تدارک دیده بود که مراجعه کنندگان به میز نشریه را به شرکت در آن ها دعوت می کرد.

کارگاه های ما بخشی از برنامه تشکیل کارگاه های «دهکده جهانی» تحت نام «نشست شهروندان» بود که در واقع، آلترناتیوی در مقابل «نشست دولت های عضو سازمان ملل» محسوب می شد. در این کارگاه ها انواع و اقسام موضوعات زیست محیطی، فعالیت های مخرب دولت های سرمایه داری، آلوده سازی های بنگاه های عظیم چندملیتی، تاثیر سیاست های کلان اقتصادی بر محیط زیست کشورهای تحت سلطه و برخی پروژه های آلترناتیو در زمینه تولید انرژی و... به بحث گذاشته شد.

کارگاه شنبه، ساعت 5 بعد از ظهر در مدرسه «ژان ژورس» (نزدیک دهکده محیط زیستی ها) برگزار شد. 20 نفر حضور داشتند که 10 نفرشان برای اولین بار در ارتباط با «ایستادگی برای زمین» قرار گرفته بودند. بحث با نقد نظرات و راه حل های آن دسته از مخالفان وضع کنونی و منتقدان به سیاست دولت ها و بنگاه های سرمایه داری آغاز شد که گمان می کنند می توان کارکرد نظام موجود را «عقلانی» و «سبز» کرد. در این بخش از بحث، به طور مشخص نظرات اصلاح طلبانه نائومی کلاین (یکی از چهره های برجسته جنبش دفاع از محیط زیست) نقد شد.

در همان دور اولیه بحث و طرح سوالات روشن شد که هیچیک از شرکت کنندگان شکی در مورد این که مسبب این اوضاع نظام سرمایه داری است ندارند و بحث اصلی بر سر راه حل ها و نظام آلترناتیو است. رفقای ما از جامعه نوین سوسیالیستی گفتند و از تجربه انقلاب های سوسیالیستی در قرن بیستم. بخشی از بحث به آلترناتیوهای بورژوایی که امروز در برابر بحران نظام (در عرصه های مختلف) سر بر آورده اند اختصاص پیدا کرد؛ نمونه سیریزا و تجربه یونان طرح شد و اینکه مشکل کجاست و چرا بدون سازماندهی جنبشی با هدف انقلاب کردن، بدون روشن بودن در مورد مفهوم انقلاب اجتماعی و هدف کمونیسم جهانی نمی توان مسئله را حل کرد. دختر جوانی سوال کرد که در جامعه نوینی که شما در موردش صحبت می کنید پول چه جایگاهی خواهد داشت؟ آیا می خواهید پول را از حذف کنید و به سیستم مبادله پا یا پای برگردید؟ در پاسخ، بحث در مورد مفهوم دگرگونی نظام و اینکه مناسبات تولیدی، روابط بین انسان ها و فرهنگ و روبنا باید از ریشه دگرگون شود به میان آمد و اینکه این فرایندی پیچیده و درازمدت و دشوار است و نحوه پیشرفت و شکل های معینی که تغییرات به خود خواهد گرفت را از حالا نمی توان پیش بینی کرد. اما تجارب مثبت و منفی انقلاب های سوسیالیستی پیشین در شوروی و چین، نقطه رجوع مهمی است و به درک عمیق تر از چگونگی انجام و پیشرفت تغییرات زیربنایی و روبنایی کمک زیادی می کند.

کارگاه یکشنبه را ساعت 2 بعد از ظهر در همان مدرسه برگزار کردیم. موضوع این کارگاه مشخصا آلترناتیو کمونیستی بود. در این جلسه دو زن مسن فرانسوی که واضح بود از فعالان قدیمی گرایش های چپ هستند شرکت داشتند و به طرح نظرات خود پرداختند؛ در مورد ایده های ما سوال کردند؛ نظر ما در مورد انقلاب شوروی و علل شکست آن انقلاب را جویا شدند؛ تردیدهای خود در مورد امکان پیروزی انقلاب در یک کشور و نیز امکان دگرگونی ریشه ای وضعیت نابود کننده ای که نظام سرمایه داری در دنیا ایجاد کرده را به زبان آوردند و مشخصا علیه سیاست ها و مداخلات نظامی دولت فرانسه و انتشار افکار ناسیونال شووینیستی و سوء استفاده از جنایات اسلامگرایان مرتجع موضع گیری کردند. یک پسر و دختر جوان در دفاع از موضع یک نهاد نسبتا گسترده مردمی در فرانسه که مبارزات رزمنده ای را علیه سیاست های مخرب دولت فرانسه در عرصه محیط زیست پیش می برد به اظهار نظر پرداختند و موضع ما در مورد ضرورت و امکان پیشبرد یک برنامه کمونیستی انقلابی را به چالش کشیدند. آن ها معتقد بودند که بحث های ما چارچوب محکم و از پیش تعیین شده ای دارد که با واقعیت سیال و ناروشن فعلی سازگار نیست. تنها کاری که می شود کرد این است که در مقابل سیستم مقاومت کنیم و جنبشی بر اساس دمکراسی از پایین و ضد سیستم پارلمانی و احزاب به راه اندازیم و آلترناتیوهایی مثل مجمع عمومی شهروندان (که هر فرد منتخب برای قانون گذاری و اجرای قوانین فقط 6 ماه بر سر کار می ماند و نمایندگان نیز به روش قرعه کشی از بین همه شهروندان انتخاب می شوند) را تبلیغ کنیم. رفقای ما در مورد معنای سیستم حاکم و ربط دستگاه دولتی و پارلمان و ارتش و پلیس و اقتصاد و فرهنگ به یکدیگر بحث کردند و اینکه نظام حاکم حتی این طرح های نهایتا اصلاح گرانه و حتی اتووپیستی را هم تحمل نمی کند و اگر احساس خطر کند بدون تردید نیروهای رزمنده و رادیکال (در عرصه محیط زیست) را هم قلع و قمع خواهد کرد.

کارگاه که به پایان رسید با جمع شرکت کنندگان در جلسه دوباره به سمت میدان مقابل شهرداری مونتروی سرازیر شدیم. در مورد نکات مختلف مطرح شده در جلسه و نیز مبارزه ای که پیش رو است بحث می کردیم. به میدان که رسیدیم، کنسرت در چادر بزرگ مرکزی دهکده آغاز شده بود و موسیقی پر شور و کوبنده فضا را آکنده بود. گروه HK & Saltimbanks بود که ترانه مشهور روزهای تظاهرات را می خواند: On lache rien! و جمعیت مشت های شان را در هوا تکان می دادند و ترجیع بند ترانه را با هم تکرار می کردند. جوانی که از غرب فرانسه به «دهکده» آمده بود و در کارگاه ما شرکت داشت در حال خداحافظی گفت که خود را برای تظاهرات شنبه 12 دسامبر به پاریس خواهد رساند. آخرین جمله اش این بود: «جمعیت خیلی بیشتر از تظاهرات 29 نوامبر خواهد بود. جنگ خواهد بود؛ جنگ!»

لینک مستقیم گزارش تصویری

به اشتراک گذاشتن