!این صفحه فعلن در وضعیت آزمایشی قرار دارد

2015/12/01

گزارشی از روز یکشنبه ۲۹ نوامبر در پاریس


یکشنبه 29 نوامبر. از مدت ها پیش قرار بود که امروز تظاهرات بزرگی در پاریس برگزار شود. تظاهرات را فعالین محیط زیست (و برخی سازمان های سیاسی که به مسائل محیط زیست اهمیت می دهند) فراخوانده بودند. فردا (روز دوشنبه 30 نوامبر) قرار است سران دولت ها جمع شوند تا در مورد گرمایش زمین به نتایجی برسند. تظاهرات امروز قرار بود نمایش قدرت صف رنگارنگی باشد که از نیروهای رادیکال و مخالف سیستم تا نهادهای مختلف «جامعه مدنی» و گروه های علاقمند به مسائل زیست محیطی را در بر می گرفت. کسانی که تظاهرات را فراخوانده بودند و کسانی که خیال داشتند در آن شرکت کنند طیف وسیعی از دیدگاه ها را تشکیل می دادند. مردم قرار بود از همه جای فرانسه و اروپا به پاریس بیایند و متحدا به وضعیت موجود و سیاست دولت ها و شرکت های بزرگی که مسئول آلودگی محیط زیست و تخریب کره زمین اند اعتراض کنند.

دولت فرانسه از خیلی پیش داشت چوب لای چرخ سازماندهان این حرکت بزرگ اعتراضی می گذاشت. پیش بینی می شد که نزدیک به 400 هزار نفر در تظاهرات پاریس شرکت کنند. با وجود این که دولت وعده داده بود بودجۀ کافی در اختیار «جامعه مدنی» می گذارند تا اعتراض شان را بکنند وسط کار زیرش زد. سازماندهان می گفتند حتی یک دهم پولی که وعده داده شده بود را هم دریافت نکرده اند. شهرداری پاریس و نهادهای رسمی دیگر قرار بود برای تظاهرکنندگانی که از شهرها و کشورهای دیگر می آمدند امکانات خواب فراهم کند اما این حرف ها همه وعده بود. باز هم بنا به گزارش سازماندهان، اصلا همکاری نکردند. حدود یک ماه پیش، دولت فرانسه اعلام کرد که مرزهای کشور به مدت یک ماه تحت کنترل شدید خواهد بود و پیمان شنگن (عبور آزاد در درون اروپا) از طرف فرانسه در طول مدت برگزاری کنفرانس رسمی گرمایش زمین به حالت تعلیق در خواهد آمد.

و این تصمیمات تماما قبل از جمعۀ 13 نوامبر گرفته شده بود. کشتار مردم در پاریس توسط مرتجعان داعش بهانه به دست دولت داد برای اعمال حکومت نظامی. به عنوان اولین گام برقراری حکومت نظامی، بسیاری از حقوق اولیه شهروندی فورا لغو شد. تظاهرات و اجتماعات «تا اطلاع ثانوی» ممنوع اعلام شد؛ از جمله تظاهرات 29 نوامبر. مرتبا در سایت سازماندهان می خواندیم که تلاش برای طراحی یک برنامه جایگزین ادامه دارد. به نظر می رسید که در میان فعالین محیط زیست خطوط مختلفی سر بلند کرده. برخی به دنیای مجازی مهاجرت کردند و یک وبسایت درست شد که فعالین بین المللی را در ارتباط با هم قرار می داد و هر پاریسی که نمی توانست در تظاهرات شرکت کند از یک فعال دیگر در نقطۀ دیگری از دنیا می خواست که به جایش تظاهرات کند. برخی پیشنهاد کردند فعالیت های مختلفی به شکل تجمع های کوچک تر و یا به صورت چیدمان های هنری و غیره در سطح شهر انجام شود.

فضای ایجاد شده بعد از کشتار 13 نوامبر به تردید و تزلزل در صفوف گروه های بزرگ ائتلافی محیط زیستی ها دامن زد. برخی از گروه های بزرگ ائتلافی فورا دستور دولت مبنی برای لغو تظاهرات را قبول کردند. در مقابل، برخی سازمان ها گفتند کوتاه نمی آئیم. در میان این ها نیز دو جریان به چشم می خورد. یک جریان سعی می کرد به هر طریق شده با اجازه دولت برنامه ای ترتیب دهد. نمی خواست ساکت بماند ولی حاضر هم نبود با دولت در بیفتد. این جریان تشکیل شده بود از آن نهادهای غیرحکومتی اروپایی که تحت نفوذ احزاب رسمی و پارلمانی قرار دارند. در مقابل، بقیه فراخوان دادند که نباید به ممنوعیت تظاهرات ها گردن بگذاریم. چون مسئله به اینجا ختم نمی شود. کشتار پاریس فقط بهانه به دست دولت داده تا هر صدای مخالف سیستم را خفه کند و مشخصا جلوی اعتراض مردم به سیاست های تجاوزکارانه و شرکت فرانسه در جنگ های امپریالیستی را بگیرد. در واقع، این جریان تشخیص داد که مسئله عاجل، صرفا اعتراض به سیستم سرمایه داری ـ امپریالیستی که دارد محیط زیست را آلوده و حیات کرۀ زمین را تهدید می کند نیست. بلکه می خواهند قوانین فاشیستی و فوق العاده را تصویب کنند و حکومت پلیسی برقرار کنند. چند اعلامیه مختلف با امضاهای مختلف و یا بدون امضا با همین مضمون پخش شد.

فشارها و تدابیر سرکوبگرانۀ دولت فرانسه موثر افتاد و جمعیت عظیمی که انتظار می رفت به خیابان نیامد. به اعتراف دولت، از یکی دو روز پیش، پلیس مرزی از ورود حداقل 1000 نفر از کسانی که قصد شرکت در تظاهرات های فرانسه را داشتند جلوگیری کرد.

امروز یکشنبه در پاریس چه گذشت؟

همان طور که انتظار می رفت و خواست اکثر مردم و گروه ها بود میدان «رپوبلیک» پاریس به نقطۀ تجمع و شروع آکسیون ها و تظاهرات ها تبدیل شد. بسیاری از تظاهرات های پاریس از جمله اول ماه مه از این محل شروع می شود. طی ماه های اخیر، رپوبلیک محل تجمع و تحصن فعالین «حق سرپناه» و مهاجران بلاتکلیف بود. بعد از کشتار 13 نوامبر، اینجا به محل گرد هم آیی شبانه خانواده های قربانیان و مردم تبدیل شده است.

از چند روز پیش، یکی دیگر از نهادهای غیرحکومتی فراخوان داده بود که کفش های کهنه تان را بفرستید تا در میدان رپوبلیک به جای آدم کفش بگذاریم. چندین تُن کفش جمع شد و صبح امروز میدان رپوبلیک هزاران کفش در جهت مقصد نهایی تظاهرات چیده شده بود.

عده ای دیگر که به فرستادن کفش قانع نبودند، تشکیل یک زنجیره انسانی از نزدیکی های میدان رپوبلیک تا میدان ناسیون (مقصد نهایی) را پیشنهاد کرده بودند. این ها موفق شدند از پلیس اجازه بگیرند. از ساعت یازده صبح تا دوازده و نیم، پیاده رویی شمالی این مسیر شاهد ردیف فعالینی بود با شعارهای مختلف که اعتراض خودشان را به وضعیت موجود محیط زیستی اعلام می کردند. عده ای شعارشان این بود که «بگذارید نفت در دل زمین بماند»، عده ای فراخوان حذف گوشت و لبنیات از رژیم غذایی را می دادند. فعالین ضد اتمی هم حاضر بودند. فعالان محیط زیستی ژاپنی هم با شعار «فوکوشیمای دیگری ممکن است» در خیابان بودند. تراکت هایی نیز علیه یارانه هایی که دولت ها به صنعت نفت و تولید سوخت های فسیلی اختصاص می دهند پخش می شد. افشاگری از بانک های سرمایه گذار در این صنایع همه جا به چشم می خورد. گروه فمینیست های آفریقایی پلاکاردهایی در افشای عواقب گرمایش زمین در قاره آفریقا و تاثیراتش بر حیات مردم آنجا حمل می کردند. برخی شعارهای ضد استعماری می دادند و گاز کربنیک را هم در شمار استعمارگران می دانستند. عده ای ماسک حیوانات در حال انقراض را به چهره داشتند و عده ای هم خود را به شکل درخت در آورده بودند تا اعتراض درخت های قطع شدۀ جنگل آمازون را اعلام کنند. آوای طبل و سرود و فریاد هم گاه به گاه به گوش می رسید. علیرغم اعلام حکومت نظامی و «تقاضای» پلیس از مردم که یکشنبه از خانه بیرون نیایید، حداقل بیست هزار نفر در این مسیر ایستاده و یا در حرکت بودند. البته این زنجیره انسانی خیلی سریع جمع شد. تا ساعت یک، عده ای از معترضان به خانه برگشتند و عده دیگری دوباره راهی میدان رپوبلیک شدند.

ساعت 12 میدان رپوبلیک پُر از جمعیت بود؛ ولی در محاصرۀ پلیس. همه خیابان های دور میدان توسط چند ردیف پلیس ضدشورش و ماشین های شان بسته شده بود. قرار بود تظاهرات ساعت دو شروع شود. حداقل 5000 نفر در میدان بودند. هر کس پلاکاردی دستش بود. حامیان فلسطین از حقوق سلب شدۀ توده های فلسطینی و غصب آب توسط دولت اشغالگر اسرائیل می گفتند. یکی خواهان قطع بمباران سوریه بود. چند زن خود را به شکل فرشته بالدار در آورده بودند و از آیندگان برای حیواناتی که دیگر نخواهند شناخت و درختانی که دیگر نخواهند بود و هوایی که دیگر قابل استنشاق نخواهد بود عذرخواهی می کردند. شعار عمومی این بود: «اگر نگذارید راهپیمایی کنیم، نمی گذاریم هیچ کاری انجام شود». گروهی با لباس نظامی خود را به صورت دلقک در آورده بودند و با حرکاتی مسخره رژه می رفتند. دختران و پسران سیاهپوشی که چهره خود را با دستمال گردن یا ماسک پوشانده بودند در مقابل نیروهای ضد شورش صف کشیده بودند و شعار می دادند. این ها جوانان کمونیست، آنارشیست ها و جریان های مختلف چپ ضد سیستم بودند. و در کنارشان، مبارزان نسل های دهۀ 1960 و 1970. کم کم صف تشکیل شد و میدان را دور زد. در میان معدود پرچم هایی که در این تظاهرات دیده می شد پرچمی بود با شعار «انقلاب تنها راه است!» این پرچم کمونیست های انقلابی بود که جریان «ایستادگی برای زمین» را به راه انداخته اند. آن ها از صبح در میدان بودند و اعلامیه پخش می کردند و با مردم در مورد ضرورت انقلاب کمونیستی برای رهایی نوع بشر از استثمار و ستم و نجات کره زمین صحبت می کردند.

تلاش تظاهرکنندگان میدان رپوبلیک این بود که صف پلیس را بشکنند و در یکی از خیابان های منتهی به میدان، راهپیمایی را ادامه دهند. اما پلیس با پرتاب گاز اشک آور و استقرار نیروی بیشتر جلو این کار را گرفت. پلیس ضد شورش چندین بار از یک طرف میدان به طرف دیگر هجوم آورد که با عکس العمل و مقاومت روبرو شد. درگیری بالا گرفت. شعار بود و سوت و ابر گاز اشک آور و ضربه باتوم. بیش از 200 نفر بازداشت شدند.

این بیلان روز اول مبارزه است. هنوز بخش های بزرگی از اهالی متوجه اهمیت موضوعات این مبارزه نیستند. تردید و توهم و رفرمیسم در میان فعالان جنبش حفظ محیط زیست که اکثرا از بخش های میانی جامعه می آیند گسترده است. اما جرات و آگاهی و روحیۀ رزمنده و جوان هم حضور دارد. کمونیست های انقلابی هم هستند که پاسخ رهایی بخش خود را در برابر وضع موجود قرار دهند. نگرانی دولت های سرمایه داری امپریالیستی از ظرفیت گسترش و تعمیق مبارزۀ جاری بی جهت نیست. می دانند که عملکرد و سیاست های شان مرتبا تعداد بیشتری را به صف مخالفان و معترضان نظام حاکم بر دنیا می راند.

به اشتراک گذاشتن