گزارشی از روز یکشنبه ۲۹ نوامبر در بروکسل – در اعتراض به ممنوعیت تظاهرات بر علیه COP21
بعد از اعلام ممنوعیتِ برگزاریِ هر نوع تظاهراتِ خیابانی در پاریس بر علیه اجلاس سران دولتها معروف به COP21، در بسیاری از کشورها، علاوه بر تلاش برای پیوستن به مبارزات در پاریس، تدارکِ تظاهرات آلترناتیو و محلی داده شد. در بلژیک هم ابتدا یک تظاهرات در بروکسل تدارک دیده شد، اما پس از یک هفته حکومت نظامی و جو امنیتی، پس از اعلام ممنوعیت برگزاری هر نوع تظاهراتِ خیابانی و هر گونه تجمعی در بروکسل، سازماندهندگانِ این مبارزات تدارک یک تظاهراتِ آلترناتیو را در شهر ساحلیِ اوستند دیدند، که هم از بروکسل فاصله داشت و هم اعتراض به آلودگی دریا و ... بود اما آن تظاهرات هم سه روز مانده به برگزاری، از طرف دولت به بهانهی نبودن نیروی نظامی کافی و عدم امکان تضمین امنیت شرکت کنندگان لغو شد. اما برای سازماندهندگان و فعالین کاملا واضح بود که هدف از این بهانهها جلوگیری از پیوستن افراد به اعتراضات در پاریس، کانالیزه کردن نیروی معترضین و ایجاد فضای امنیتی و منفعل به بهانهی «خطر تروریسم» است. در چنین شرایطی، مساله از مبارزه بر علیه کنفرانسِ دولتها فراتر رفت؛ در شرایطی که بشریت و اکوسیستم کرهی زمین با یک وضعیت اضطراری زیست محیطی روبروست، مبارزه برای ابراز مخالفت و حضور اعتراضی در خیابانها نیز به یک اضطرار تبدیل شد.
در همین حین، دولت در چانهزنی با برخی از سازماندهندگانِ برنامههای محلی، قبول کرد که تظاهراتِ بزرگ در روز 6 دسامبر یعنی یک هفتهی دیگر در شهر اوستند برگزار شود. این آغاز ایجاد شکاف میانِ نیروها و فعالین بود. برخی از آنها جا زدند و خود را با سیاستهای دولتی هماهنگ نمودند، اما بخش نسبتا بزرگی کماکان به انجام یک برنامهی سمبلیک در روز 29 نوامبر اصرار داشتند و شعار خود را به این شکل تغییر دادند: سازماندهی برای حفاظت از محیط زیست بیش از همیشه؛ توقف اعتراضات ممنوع!
تغییر شعار و عزم راسخ برای حضور در خیابانها در روز یکشنبه 29 نوامبر، نیروهای مختلف را در برابر سیستم موجود و فضای امنیتی دولت بلژیک قرار میداد. برخی از احزاب و سازمانهای چپ نیز موضعی نگرفتند! تا قبل از زمانِ برگزاریِ برنامه نیز، از سوی نیروهایی که سازش کرده بودند، تلاشهای رسانهای زیادی برای جلوگیری از برنامهی اعتراضی انجام شد. این در حالی بود که معترضین بدون اتکا به خبررسانی رسمی و رسانهای و بدون استفاده از مدیای تحت کنترل، در یک شبکهی فعال غیررسمی برای قرارها و برنامهها به همدیگر اطلاع رسانی میکردند. بالاخره ساعت موعود فرا رسید و جمعیت خارج از انتظاری در محل حاضر شدند. براساسِ اعلام نهایی نیروهایی که قصد کوتاه آمدن نداشتند، قرار شده بود که در شش نقطهی شهر بروکسل، بسیار پراکنده و نه در صفوف متشکل، الزاما در پیادهرو، بدون سر و صدا و شعار و پرچم، در سکوتِ کامل تنها به شکل سمبلیک نیم ساعت متوقف شود؛ و سپس برنامه خاتمه یابد. یعنی از ساعت 12 تا 12:30 و در برخی نقاط از 12:30 تا 13؛ تا همین جا برنامهریزی شده بود. نقاط مورد نظر:
- بورس و Boulevard Anspach: در اعتراض به ممنوعیت تظاهراتِ خیابانی با شعار «تمام قدرت به مردم، اضطرار محیط زیستی، اضطرارِ دموکراتیک»
- Place du Marché aux Herbes با شعار «کاهشِ گازهای گلخانهای»
- Place de l'Albertine با شعارِ «100% انرژیهای تجدید پذیر»
- l'Église NotreDame au Sablon با شعارِ «گذار عادلانه»
- و Place Poelaert با شعارِ «توافق بلندپروازانه»
ما رأس ساعت 12 در بورس حاضر بودیم. حدود 20 نفر با لباسهای منقش به شعار و با پلاکاردهایشان و ... حاضر بودند. ما نیز به آنها پیوستیم. اما به طرز باورنکردنی در کمتر از 5 دقیقه، از هر مسیر، کوچه و خیابانی که دیده میشد، جمعیت عظیمی به محل رسید که با سرود و سر و صدا ابراز خوشحالی میکردند. برخلاف انتظار جمعیت به قدری زیاد بود که به فاصلهی ده دقیقه یک مسیر طولانی توسط جمعیت اشغال شد. بنا به اذعان پلیس، بیش از 4000 نفر خود را به محل رسانده بودند. شعارها، سوت، فریاد و چهرههای مصمم دیدنی بود. سازماندهندگان با بلندگو به جمعیت اعلام میکردند که نباید حرکت کنیم؛ و باید دستهای یکدیگر را گرفته و در مسیر زنجیرهی انسانی ایجاد کنیم. به سرعت یک زنجیرهی انسانی ایجاد شد که به نظر تمام نشدنی میرسید! در نقشه میتوانید مشاهده کنید که طول این زنجیره چقدر بود (کمی بیش از دو کیلومتر): فاصلهی میان ساختمان بورس در Boulevard Anspach به Place du Marché aux Herbes و به سوی Place de l'Albertine و از آنجا به سوی l'Église NotreDame au Sablon و نهایتا در Place Poelaert کاملا از جمعیت پُر شده بود. پیر و جوان و کودک دست در دست هم سرود میخواندند و شعار میدادند: «خیابان از آن ماست»؛ «سیستم باید از بین برود و نه اکوسیستم»؛ «برای محیط زیست، پاریس ما اینجا هستیم» و ... شعارهای خوبی هم بر روی بنرها و پلاکاردها دیده میشد که عمدتا در نفی سیستم سرمایهداری و حفظ محیط زیست بودند. بچههای مدرسهای با لباسهای رنگی خواهانِ آب و هوای سالم بودند، زنان و مردانی با لباسهای خاصی که پوشیده بودند، دربارهی نابودی یخهای قطبی و انقراض حیوانات پیام میدادند، فعالینِ ضد نیروگاههای هستهای نیز در میان جمعیت بودند و اعلام میکردند که روز جمعه با قطار به پاریس رفته و در ایستگاه قطار در شهر پاریس متوقف شدهاند؛ و آنها را به بروکسل بازگردانده بودند. برخی فعالینِ آنتیفا از برگزاری برنامههای آتیشان به صورت کناری با دیگران بحث میکردند. ما نیز بیانیههای جریان «ایستادگی برای زمین»* را پخش میکردیم که مشخصا در رابطه با ضرورتِ حفظ محیط زیست و ضرورت جنبشی برای انقلاب کردن صحبت میکرد؛ و تیشرتهایی به تن داشتیم که در جلو شعارِ «جهانی برای فتح» و در پشت «کرهی زمین فقط با انقلاب نجات پیدا میکند».
فضا بسیار رزمنده و در عین حال شاد بود. شاید نشاط و سرزندگی جمعیت عمدتا ناشی از نافرمانیِ به حقی بود که کرده بودند! خندهها و پایکوبی جمعیت از: اشغال گستردهی خیابانها و نه نقاط تعیین شده؛ حرکت و اعتراض در خیابانها و نه در یک نقطه به صورت سمبلیک ایستادن؛ فریاد کشیدن و نه سکوت کردن و... در حالیکه شهر بروکسل هنوز در سطح امنیتی بالایی بسر میبرد و در تمام نقاط سربازان و پلیسهای مسلح حاضر هستند؛ و ممنوعیت هر نوع تجمعی اعلام شده است، این حرکت خودجوش و رزمنده موفقیتی مهم برای جنبشهای اجتماعی محسوب میشود. جنبشهایی که حول مسالهی محیط زیست و به دنبال حوادث تروریستیِ پاریس، دچار تکان و تحولی جدی شدند. هم بخش رادیکال آن پاسخ خوبی به شرایط داد و هم بخش سازشکارِ آن ظرفیت خود را نشان داد. به عنوانِ مثال در صحنهای از این مسیر طولانی، مردی که ظاهرا آفریقایی بود و جعبهای کارتونی در دست داشت که روی آن نوشته بود: «مصرفِ نفت کافیست!» و جمعیت با مشاهدهی آن بدون هیچ هماهنگی شروع به شعار دادن کرد که «مصرف نفت کافیست!» البته تضادهای معینی هم دیده میشد. بخشی از جمعیت حاضر به سکوت و تمکین از مأموران امنیتی یا حتی برگزار کنندگان نبودند؛ و برخی دیگر حداقل از سازماندهندگان تمکین میکردند. در جایی که قرار بود دو دقیقه، هم به یادِ قربانیان حوادث پاریس و هم بخاطر از بین رفتنِ محیط زیست، سکوت شود، بخش بزرگی از جمعیت حاضر نبودند سکوت کنند و در عوض خواهان شعاردادن و ... بودند. کاملا واضح بود که دولت در برابر خشم مردم و اقداماتِ خودجوشِ آنها هوشیارانه عمل کرده؛ و اجازهی فعالیتِ حداقلی را داده است اما در برابر این جمعیت عظیم در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود؛ و این حالت را در حرکتِ سراسیمهی برگزارکنندگان و برخی مأمورین میشد مشاهده کرد. برخلاف انتظاری که از تلاش برای پادگانی کردن شهر میرفت، جمعیتی که به خیابان آمده بود کل مرکز شهر بروکسل را اشغال کرده و در حال شعار دادن بودند؛ جمعیتی پُرانرژی و معترض. بنابراین بهترین حالت برای نیروهای امنیتی این بود که مردم خشمگین و در عین حال متحد را تحریک نکنند.
در نهایت باید گفت این مبارزه به هدف خود رسید؛ و از این زاویه موفق محسوب میشود. تلاش سازماندهندگانِ اصلی این بود که در همین جا خاتمه یافته و انرژی مردم تخلیه شود. اما بدون اغراق باید گفت که مردم از دیدنِ یکدیگر و شرکت در چنین حرکتی مصممتر شده بودند. و این تازه شروع کار بود. قرارهای بسیاری برای هفتهی آینده در شهر اوستند و تظاهرات در کنار ساحل گذاشته میشد. از برنامههای هفتهی آتی و رفتن به پاریس بحث میشد. هر از چند گاهی کسی از پاریس و مبارزات 29 نوامبر در آنجا میپرسید و ... خلاصه اینکه مردم در برابر ممنوعیت تظاهرات از سوی دولت، واکنش بسیار خوبی نشان دادند. اما با وجود تمام جنبههای مثبت و با ارزش آن، این واکنش اگر در خدمت جنبشی رادیکالتر قرار نگیرد؛ و این انرژی در تظاهراتِ هفتهی آینده رها نشود؛ و آلترناتیوی فراتر از گزینههای موجود در صحنه را ایجاد نکند، قطعا در خود و اهدافِ کوتاه مدتِ خود خواهد ماند؛ و این کاری است که ما نیروهای انقلابی و فعالین رادیکالِ جنبش مؤظف به انجام آن هستیم. درود بر مردمی که دوباره خیابان را از آن خود کردند.