این نامه در دسامبر ۲۰۱۵ (اوایل دی ماه ۱۳۹۴) برای تمام نیروهای نشست «احزاب، سازمانها و نهادهای چپ و کمونیست» ارسال شده بود. بعد از چندین ماه از ارسال آن، تصمیم به انتشار بیرونی آن گرفتیم.
با درودهای رفیقانه به رفقای «احزاب، سازمانها و نهادهای چپ و کمونیست»
رفقا به وسیلهی این نامه، خروج «کمیتهی جوانان بلژیک» از جمع نیروهای «نشستِ احزاب، سازمانها و نهادهای چپ و کمونیست» را اعلام میداریم. امیدوار هستیم که از این پس فعالیتهای نشست وارد یک روند تکاملی شده و بیش از پیش در فضای سیاسی جامعه، ایفای نقش نماید. تصمیم به خروج از نشست، به دنبال جمعبندی رفقای ما از موقعیت مشخص کمیتهی خود و روند کار نشست در طول یک دورهی تاریخی معین حاصل شده است و به دلایل مختلف، همکاری با نشست را متوقف کرده ولی قطعا در عرصههای دیگر مبارزهی طبقاتی به همکاری و همراهی ادامه خواهیم داد.
برای جمعِ ما، حضور در این نشست و تلاش برای تأثیرگذاری بر برخی روندها و پروسههای آن درسهای مهمی در بر داشت. توانستیم از نزدیک با دیدگاههای احزاب و سازمانهای مختلف آشنا شده و با ایشان جدلِ سیاسی کنیم، نقشگیریِ طبقاتی نیروهای مختلف در قبالِ مسائل جاری در جنبش و مسائل کلان بینالمللی را مشاهده کردیم و فرصت جدل فکری با نیروهای مختلف را نیز یافتیم، درک نیروها و خطوط سیاسیِ مختلف در رابطه با مسالهی آلترناتیوِ سوسیالیستی - کمونیستی را روشنتر فهمیدیم و استدلالاتِ ایشان را شنیدیم، متدولوژی نیروهای سیاسیِ مختلف در پیشبُردِ خط سیاسی ـ ایدئولوژیکشان را در عمل تجربه کردیم و در نهایت با افقی که هرکدام از نیروهای فعال و غیرفعال در نشست مطرح کردند روبهرو شدیم. تمام این موارد حاوی درسهای فراوانی برای ما بود.
ما با نام «کمیتهی جوانان بلژیک» در این نشست حضور داشتیم و سعی خود را کردیم که در حد توانمان حضوری فعال داشته باشیم. مسائلی که از ابتدا بهصورتِ نوشتاری و در جلسات پالتاکی و در نشستهای حضوری بر آنها تاکید داشتیم، ضمنِ تقویتِ اتحاد، در جهت ارتقای کل مجموعه و مادی کردنِ ایدهی انقلاب کردن بود. از ابتدا با چند نوشتهی کوتاه، بحثهایی در نشستهای حضوری و پالتاکی بر این ضرورتها تاکید کردیم که: نشست باید «راه»ِ خود را ترسیم نماید، هدفِ اتحاد خود را بهروشنی طرح و آن را به جامعه معرفی کند، در تعیینِ جهتگیریِ خود از کم و زیاد شدنِ نیروهای نشست -پولاریزاسیون- هراسی نداشته باشد، به ورای گذشته و با چشم دوختن به آینده گام بردارد و ... . هدف ما نقش گرفتن در پروسه و تقویتِ روندی بود که به ایجاد یا تقویت یک «اتحادِ روشنِ انقلابی» در فضای فکری - سیاسی جامعه همت گمارد.
کمیتهی ما که خاستگاهش جنبش دانشجویی دههی هشتاد بود با وجود اینکه یک تشکل تودهای انقلابی است، اما نه تنها به مبارزهی متشکل باور داشته و دارد، بلکه معتقدیم حزب کمونیست پیشرو حلقهی کلیدی انقلاب کمونیستی است که نمیتواند بدون جبهه متحد، تودهها و ارتش خلق این مهم را به انجام برساند، ما به این خط باور و تاکید چند باره داریم. در دورانی که به زیر سوال بردنِ مبارزات انقلابی و آرمانهای نسلِ ۵۷ و برائت از تحزب امتیاز سیاسی محسوب میشود؛ و اعلام برائت از بزرگترین دستآوردهای فکری و عملی طبقهی جهانیمان زیر پوشش نقد (بورژوایی) گذشته، سکهی رایج است، در دورانی که گرایشاتِ رویزیونیستی و اپورتونیستی در میانِ چپها و چپِ «نو» در جنبش جوانان پس از «انقلاب» در ایران رسوخ کرده، در دورانی که منفرد بودن درواقع سلب مسئولیت از رهبری کردن و ساخت جنبشی انقلابی رو به آینده است، نه تنها باید از دستاوردهایمان طبقهی جهانیمان دفاع کنیم بلکه باید مسئولیت ساخت جنبش کمونیستی را با نقد بیرحمانهی اشتباهات تاریخی و طبقاتیمان به دوش بگیریم.
به نظر ما روندی که تا کنون «نشست احزاب، سازمان ها و نهادهای چپ و کمونیست» در فضای سیاسی متلاطم و آشفتهی کنونی طی کرده و میکند، روندی پویا و رو به اعتلا نیست. جمعبندیِ ما این است که «نشست احزاب، سازمانها و نهادهای کمونیست» با وجود تلاشهای صمیمانهی اکثریت رفقا، به دلیل در پیش نگرفتن یک خط اتحاد روشن و انقلابی و جسورانه، تبدیل به یک بارِ سنگین و یک نام بیادعا شده است. باری که باید به منزل برسد، روی زمین مانده و نامی که باید معرفی گردد، از محتوای خود گریزان است. همت جمعیِ نشست برای تقویت یک اتحاد روشنِ انقلابی در سپهرِ سیاسی ایران عقیم مانده و برخلاف تمایلمان باید اعتراف کنیم که محکوم به شکست است. شکست نه به معنی از هم پاشیدگی این جمع یا بر هم خوردنِ این اتحاد، بلکه به معنای عدم تغییرِ و تحرک کافی و حداقلی برای روشنایی بخشیدن به این اتحاد و عدمِ پاسخگویی به ضرورتهای پیشِرویِ یک اتحاد انقلابی روشن.
از نظر ما همانطور که مسالهی انقلاب کردن و برپایی یک آلترناتیو صریح و روشنِ کمونیستی در فضای فکری – سیاسیِ و عملی جامعه ضرورتی حیاتی است، و از هر پُرزِ جامعه بیرون میزند، باید بیواهمه موضوع جدل مرکزی این نشست هم باشد تا بر اساس دوریها و نزدیکیهای خطی و سیاسی بتوان اتحادی روشنتر و کارآمدتر پیریزی کرد؛ ضرورتی که بارها و بارها در این جمع سربلند کرده و متاسفانه اهرمِ ردِ آن کماکان قویتر است. متاسفانه وزنهی اصلیِ خط اتحادِ نشست به سمت انفعال فکری و لاجرم عملی (که معنای طبقاتی دارند) سنگینی میکند و عمدتا یا در پی اعلام مواضع کلی و عام است؛ و یا در پی پاسخ به نیازهای روزمرهی و بسیار جزیی جنبش؛ و با محافظهکاری از دست بردن به سوالهای اساسی تحت پوشش حفظ اتحاد گریزان است که تعبیرِ درستتر آن حفظ وضعیتِ موجود صرفا برای بقاست. اما همانطور که پیشتر و بارها اعلام کردیم، مانند هر کمونیستِ مبارزی، ما خواهانِ یک اتحادِ سیاسی با هدفی روشن در جهتِ سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بوده و هستیم؛ و در هر مسالهی سیاسی روز سعی کردیم که توجهات را به چارچوبههای کلانتر (استراتژیکتر) که اتفاقا موضوعات خاص را هم پوشش میداد، جلب کنیم؛ اما موفق نبودیم و بدتر آنکه روندِ ساده برخورد کردن به مسائل پیچیده، روندِ غالب بود. روندی که باید برای نیروهای مخالف آن هشدار دهنده باشد.
مسالهی مهم دیگر که البته اپیدمیِ سیاسی (عمدتا اپوزسیون در تبعید) است و لزوما مشکل نشست نیست، محدود شدن برونداد این جمع به دادن بیانیهها و اطلاعیههای مکرر و صرفا اعلام مواضع است. کاملا واضح است که در بمباران فکری و سیاسی رسانههای عمدتا بوژوایی و فضای رسانهای داخلِ کشور و جامعهی هدفی که ما برای آن فعالیت میکنیم، توجه خاصی به چنین بیانیههایی نمیشود و عمدتا به شکلِ عادتی که مُهر موضعگیریهای نیروهای در تبعید را بر خود دارد، صادر میشود.
از نظر ما نشست احزاب و سازمان ها و نهادهای چپ و کمونیست تا کنون نتوانسته هدف خود را به روشنی بیان کند. نارضایتی از این ضعف هم در درون نشست و هم در رابطه با مخاطبان بیرونی کاملا مشهود است. عدم شفافیت در بیان هدف، منجر به ناروشنی و التقاط در ترسیم راه و نقشه فعالیتهای نشست شده است. کما اینکه تا امروز بعد از گذشت چند سال، هنوز نه مرزبندی با جمهوری اسلامی کاملا روشن شده و نه امکان بحث بر سر دینامیک های این نظام به وجود آمده و نه بر سر «چه انقلابی؟» یا «چه آلترناتیوی؟» بحث جدی شده است. از این زاویه تصمیم را بر این دیدیم که اگر نمیتوانیم در این اتحاد نقش بیشتری بگیریم؛ و بر روند جاری بر نشست تأثیر به سزایی بگذاریم، به جای اینکه در نهایت تبدیل به نیرویی منفعل یا صرفا معترض شویم، انرژی خودمان را بر اهداف دیگری متمرکز کنیم که بتواند در نهایت به انقلاب و جنبش کمونیستی در سطح دیگری خدمت کند.
کلام را کوتاه کرده و برای رفقای نشست بهترین آرزوها را داریم. با آرزوی اینکه چه در این مجموعه و چه در جبهههای دیگر و در مقابل دشمن، بتوانیم به ایجاد یک اتحادِ انقلابی روشن و قابل اتکا در فضای سیاسی ایران یاری رسانیم؛ اتحادی که امکان به حرکت درآوردنِ تودههای وسیع را برای تغییر وضع موجود داشته باشد. با این نامه و با دروهای سرخ، دست تک تکِ رفقا را فشرده و از نشست خارج میشویم.
همرزمیم!
کمیتهی جوانان بلژیک
دسامبر ۲۰۱۵
کمیتهی جوانان بلژیک
دسامبر ۲۰۱۵
0 دیدگاه:
Post a Comment