گزارش اول ماه مه ۲۰۱۵ در بروکسل
ساعت ۱۰:۳۰ صبح – آکسیونِ همبستگی با زندانیانِ انقلابیِ سیاسی در محله ی سنت ژیل بروکسل روز اول ماه مه حزب سوسیالیستِ بلژیک (PS) میزبانِ وزیر دادگستری فرانسه، Christiane Taubira که عضوی از کابینه ی فرانسوا اولاند است، بود. قرار بود برنامه ای در «خانه ی مردم»ِ محله ی سنت ژیل (که سنتاَ محلهی فعالین چپ میباشد) برگزار شده و وزیر دادگستری فرانسه نیز در آن سخنرانی کند. برخی از رفقای انقلابی که در کارزارهای آزادی زندانیانِ سیاسی کمونیست فعال هستند، برنامه ریزی کرده بودند که در مقابل این سخنرانی واکنش نشان دهند. می دانستند که به هیچ عنوان اجازه ی برگزاریِ آکسیون نخواهند داد و از طرفی فضای امنیتی نیز بسیار سنگین خواهد بود. بنابراین با استفاده از اصل آزادی تجمعات در روز اول ماه می (روز جهانی کارگر) قرار بر این شد که در نزدیکی محل برگزاریِ نشست جمع شده و با پخش تراکت در میان مردم و با بلندگو به افشای برنامه و برنامه ریزان بپردازیم. محتوای اعتراض ما افشای دولت امپریالیستی فرانسه، فرانسوا اولاند و حزب سوسیالیستِ فرانسه و بلژیک، و مشارکتِ آنها در حفظ نظام سرمایهداری جهانی و شراکت در جنگ های خانمان سوز در جهان و عوام فریبی آنها در بین مردم و در نهایت ضدیت آنها تحت پوشش «دمکراسی» با کمونیست هایی مانند جرج ابراهیم عبدالله بود- مبارز کمونیست طرفدار فلسطین که کماکان دو سال بعد از پایان محکومیتِ ۳۰ ساله اش، تحت فشار موساد و دولت آمریکا، در زندان به سر میبرد. تجمعکنندگان با در دست داشتن دو بنر بزرگ با شعارهای انترناسیونالیستی با مضمون آزادی زندانیان سیاسیِ انقلابی و جرج ابراهیم عبدالله در محل حاضر شدند. علیرغم سنگینی فضای امنیتی، برنامه به خوبی برگزار شد و جمعیت زیادی که در بازار محله مشغول خرید و گردش بودند نیز واکنش ها و همبستگی خوبی نشان دادند. پلیس چندین بار با سگهای آموزش دیده به میان جمعیت آمده و قصد دستگیریِ آژیتاتورِ برنامه را داشت. آنها یکی از تجمع کنندگان را نیز که سابقه ی سالها زندان سیاسی داشت را به بهانهیی واهی از جمع بیرون کشیده و دوباره آزاد کردند. تعداد پلیس های لباس شخصی چندین برابرِ پلیس های یونیفرم پوش بود؛ اما رئیس پلیس که در محل حاضر بود اشاره کرد که جمعیت را دستگیر نکنند؛ اما در همین لحظه نماینده ی حزب سوسیالیستِ بلژیک به سمت تجمع آمده و خواهان خویشتن داری ما شد و گفت که حتما پیام تان را به وزیر دادگستری فرانسه خواهم رساند! جمعیت با سوت و فریاد او را بدرقه کردند و رفیقی که شعار می داد به او گفت که: کمی دیر به فکر افتادید! مردم بسیاری خواهان دریافت تراکت بودند؛ ولی تراکتی باقی نمانده بود که توزیع شود. یکی از فروشنده های بازار بعد از شنیدن شعار «جرج عبدالله آزاد باید گردد!» با ریتم بازاریِ مخصوص به خود فریاد زده و تکرار می کرد که «جرج عبدالله! جرج عبدالله! ...» . رفیقی که بلندگو در دستش داشت، فریاد میزد: «واژه های عدالت و امپریالیسم در برابر هم قرار دارند. وزیر دولتی مهمان حزب سوسیالیست بلژیک است که در آفریقا، خاورمیانه، خلیج و شرق دور به جنایت و کشتار انسانها مشغول است .... شرم بر تو حزب سوسیالیست! ... » سپس با تکرارِ چندباره ی شعارِ «زنده باد همبستگی انترناسیونالیستی» تجمع را به پایان برده و جمعیت متفرق شد. اما پلیس با تعقیب بعضی از تجمعکنندگان ۴ نفر را دستگیر و به مدت ۳ ساعت در بازداشت نگه داشت. اما بنا به گفته بسیاری از شرکتکنندگان و ناظرین این تجمع واکنش رادیکال و مناسبی به رفرمیسم حزب سوسیالیستِ بلژیک و فرانسه و همدستی ایشان با جنایاتِ امپریالیستی، خصوصا در روز جهانی کارگر بود.
ساعت ۱۰:۳۰ صبح – آکسیونِ همبستگی با زندانیانِ انقلابیِ سیاسی در محله ی سنت ژیل بروکسل روز اول ماه مه حزب سوسیالیستِ بلژیک (PS) میزبانِ وزیر دادگستری فرانسه، Christiane Taubira که عضوی از کابینه ی فرانسوا اولاند است، بود. قرار بود برنامه ای در «خانه ی مردم»ِ محله ی سنت ژیل (که سنتاَ محلهی فعالین چپ میباشد) برگزار شده و وزیر دادگستری فرانسه نیز در آن سخنرانی کند. برخی از رفقای انقلابی که در کارزارهای آزادی زندانیانِ سیاسی کمونیست فعال هستند، برنامه ریزی کرده بودند که در مقابل این سخنرانی واکنش نشان دهند. می دانستند که به هیچ عنوان اجازه ی برگزاریِ آکسیون نخواهند داد و از طرفی فضای امنیتی نیز بسیار سنگین خواهد بود. بنابراین با استفاده از اصل آزادی تجمعات در روز اول ماه می (روز جهانی کارگر) قرار بر این شد که در نزدیکی محل برگزاریِ نشست جمع شده و با پخش تراکت در میان مردم و با بلندگو به افشای برنامه و برنامه ریزان بپردازیم. محتوای اعتراض ما افشای دولت امپریالیستی فرانسه، فرانسوا اولاند و حزب سوسیالیستِ فرانسه و بلژیک، و مشارکتِ آنها در حفظ نظام سرمایهداری جهانی و شراکت در جنگ های خانمان سوز در جهان و عوام فریبی آنها در بین مردم و در نهایت ضدیت آنها تحت پوشش «دمکراسی» با کمونیست هایی مانند جرج ابراهیم عبدالله بود- مبارز کمونیست طرفدار فلسطین که کماکان دو سال بعد از پایان محکومیتِ ۳۰ ساله اش، تحت فشار موساد و دولت آمریکا، در زندان به سر میبرد. تجمعکنندگان با در دست داشتن دو بنر بزرگ با شعارهای انترناسیونالیستی با مضمون آزادی زندانیان سیاسیِ انقلابی و جرج ابراهیم عبدالله در محل حاضر شدند. علیرغم سنگینی فضای امنیتی، برنامه به خوبی برگزار شد و جمعیت زیادی که در بازار محله مشغول خرید و گردش بودند نیز واکنش ها و همبستگی خوبی نشان دادند. پلیس چندین بار با سگهای آموزش دیده به میان جمعیت آمده و قصد دستگیریِ آژیتاتورِ برنامه را داشت. آنها یکی از تجمع کنندگان را نیز که سابقه ی سالها زندان سیاسی داشت را به بهانهیی واهی از جمع بیرون کشیده و دوباره آزاد کردند. تعداد پلیس های لباس شخصی چندین برابرِ پلیس های یونیفرم پوش بود؛ اما رئیس پلیس که در محل حاضر بود اشاره کرد که جمعیت را دستگیر نکنند؛ اما در همین لحظه نماینده ی حزب سوسیالیستِ بلژیک به سمت تجمع آمده و خواهان خویشتن داری ما شد و گفت که حتما پیام تان را به وزیر دادگستری فرانسه خواهم رساند! جمعیت با سوت و فریاد او را بدرقه کردند و رفیقی که شعار می داد به او گفت که: کمی دیر به فکر افتادید! مردم بسیاری خواهان دریافت تراکت بودند؛ ولی تراکتی باقی نمانده بود که توزیع شود. یکی از فروشنده های بازار بعد از شنیدن شعار «جرج عبدالله آزاد باید گردد!» با ریتم بازاریِ مخصوص به خود فریاد زده و تکرار می کرد که «جرج عبدالله! جرج عبدالله! ...» . رفیقی که بلندگو در دستش داشت، فریاد میزد: «واژه های عدالت و امپریالیسم در برابر هم قرار دارند. وزیر دولتی مهمان حزب سوسیالیست بلژیک است که در آفریقا، خاورمیانه، خلیج و شرق دور به جنایت و کشتار انسانها مشغول است .... شرم بر تو حزب سوسیالیست! ... » سپس با تکرارِ چندباره ی شعارِ «زنده باد همبستگی انترناسیونالیستی» تجمع را به پایان برده و جمعیت متفرق شد. اما پلیس با تعقیب بعضی از تجمعکنندگان ۴ نفر را دستگیر و به مدت ۳ ساعت در بازداشت نگه داشت. اما بنا به گفته بسیاری از شرکتکنندگان و ناظرین این تجمع واکنش رادیکال و مناسبی به رفرمیسم حزب سوسیالیستِ بلژیک و فرانسه و همدستی ایشان با جنایاتِ امپریالیستی، خصوصا در روز جهانی کارگر بود.
ساعت ۱۳– تظاهراتِ خیابانی، حرکت از برابر ایستگاه قطار مرکزی
برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی که عمدتا با تظاهرات قانونی، سنتی و غالباَ سندیکایی، اول ماه می را برگزار مینمایند؛ چندین سال است که در بلژیک حتی تظاهرات مرکزی و قانونی نیز برگزار نمیشود و عمدتا سندیکا با سازماندهی «جشن اول ماه می» روز مبارزاتی طبقه کارگر را تبدیل به بازارچهی خیریه و کارناوال احزاب و تشکلات سیاسی کرده است که حداکثر تلاش این تشکلات سیاسی جمعآوری کمک مالی و پخش بیانیههای غالبا شعاری و گذراندن یک روز تعطیل و تفریح و برگزاری کنسرت موسیقی است.
اما هر ساله به موازات این تجمع سیاستزدایی شده، تظاهرات نیروهای چپ انقلابی یا نیروهای ضد فاشیسم و فعالین برای مهاجرین بدون برگه و ... به شکل پراکنده و رادیکال برگزار میگردد. تظاهرات نیروهای انقلابی که از سال ها قبل به عنوان آلترناتیو در برابر این بی عملی و حرکتِ بی محتوای سندیکاها و سایر نیروهای سیاسی سازماندهی شده، کماکان ادامه دارد. امسال کمیته کوچک ما نیز در کنار سایر نیروهایی که روز اول ماه مه را سمبل مبارزه جهانی طبقه کارگر میدانند، قرار گرفت. تظاهراتکنندگان که امسال عمدتا نیروهای آنتیفا بودند، با استفاده از قانون آزادی تجمعات در این روز حرکت خود را از مقابل ایستگاه مرکزی بروکسل آغاز کردند. در ابتدای برنامه برگزارکنندگان دلیل سیاسی برگزاری این تظاهرات را بیان کردند؛ در همان ابتدای سخنرانی یکی از برگزارکنندگان به زبان فرانسه گفت: «امروز روز جهانی کارگر است!» از آنجایی که در زبان فرانسه واژهی کارگر مونث یا مذکر متفاوت است یکی از زنان فمینیست در اعتراض فریاد زد که کارگران زن را با همین سرعت فراموش کردید «رفقا»! و همین تذکر به جا باعث شد تا در تمام مسیر تظاهرات دو ساعته آژیتاتورها واژه کارگر مونث و مذکر را با دقت و توجه کنار هم بیاورند. عدهای نیروهای ایرانی تحت نام برانداز نیز با پرچم سه رنگ شیر و خورشید در این صف حاضر شدند و این باعث اعتراض کمیته ما شد چون پرچم سه رنگ ایران (فارق از محتوای سیاسی شیر و خورشید آن) علاوه بر اینکه نماد ناسیونالیسم ایرانی است نماد سرکوب کلیه ملل تحت ستم در ایران نیز بوده و هست و جایی در صف مبارزه ی انترناسیونالیستی برای رهایی کلیه فرودستان جهان ندارد. از این زاویه ما به حضور این پرچم در صف تظاهرکنندگان و در این روز مبارزاتی اعتراض کردیم؛ اما گویا حاملین پرچم هیچ درکی از محتوای روز یک می و این تظاهرات نداشتند.
شعار بنر سرخ ما جملهای از مارکس در مانیفست کمونیست بود: «پرولتاریا چیزی برای از دست دادن ندارد جز زنجیرهایش؛ اما جهانی برای فتح دارد!» محتوای شعارها عمدتا این بود: «توجه! توجه! آنتیفاشیستها آمادهاند!»؛ «ما همه ضد کاپیتالیسم هستیم!»؛ «انقلاب، تنها راهحل!»؛ «همبستگی جهانی طبقه کارگر!»؛ «زنده باد همبستگی جهانی!»؛ «هیچ فاشیستی در بروکسل اجازه تردد ندارد!» و ... تاکید تظاهرات بر ضدیت با فاشیسم تاکیدی بود بر رشد سریع نیروهای بنیادگرای اسلامی در اروپا و سراسر جهان و متقابلا رشد صعودی نیروهای راست و فاشیستهای مسیحی که امروزه تبارز آن را تقریبا در تمام کشورهای اروپایی می توان دید. از ساعت حدود ۱۴ بیش از ۲۰۰ تظاهرکننده ایستگاه قطار مرکزی را ترک کرده و به سوی محله ی مارول حرکت کردند. در مورد نحوه مبارزه در این روز در بین صف تظاهرکنندگان نیز بحث داغی در جریان بود؛ مثلا در طول مسیرِ راهپیمایی که قرار بود به پلاس آلبرتینا برسد، برخی از شرکت کنندگان آنارشیست به شکستنِ شیشه های ویترین های تبلیغاتی ایستگاه اتوبوس پرداختند؛ که این مورد قبول جمع نبود و میگفتند هدف تخریب شهر یا ترساندن مردم نیست. در نزدیکی «مونت دز آرت» صف تظاهرات آنتی فاشیست با شروع تظاهرات فاشیستها و ناسیونالیستهای بخش فرانسوی زبان تلاقی کرد. بنا به گفتهی بعضی از توریستها که پیشتر در محل حاضر بودند ۱۰ تا ۱۵ نفر از فاشیستها که با پرچمهایشان منتظر رسیدن باقی بودند؛ علامت صلیب شکسته را از ماشین خود بیرون آورده و به تظاهرکنندگان نشان دادند و این تحریک آشکار باعث درگیری بین نیروهای آنتیفا و فاشیستها شد. هر دو گروه با چوب پرچم و بطری و ... به جان هم افتادند که پلیس با سرعت و پرتعداد مداخله کرد و با زدن گاز اشکآور تظاهرات را به مسیر دیگری برد و فاشیستها را در حلقه حفاظت خود گرفت. بعد از دور شدن صف تظاهرات، صف کمتعدادی از فاشیستها با پرچم بخش فرانسوی زبان و شعارهای ضدخارجی به راه افتاد که متاسفانه برای ما تداعی کننده شعارهایی بود که همان روز صبح در ایران و در دست بخشی از کارگران ناآگاه ایرانی بر علیه کارگران بیحقوق افغانستانی داده میشد. اتفاقا با کنجکاوی رفقا معلوم شد که در صف فاشیستها چهرهی زنان و مردان بیسرپناه و الکلی نیز دیده میشود که نشان از این داشت که جزو مطرودین و لهشدگان جامعه سرمایهداری هستند؛ که اتفاقا از سر ناآگاهی خشم و نارضایتی خودشان را به جای فرود آوردن بر بانیان این اوضاع، در پناه بردن به عقبماندهترین و دم دست ترین ایدههای رایج در جامعه یافتهاند. هر دو صف به فاصله کمی از هم شعار میدادند و با حضور پرتعداد پلیس فضا به شدت امنیتی بود. بین تظاهرکنندگان نیز کماکان بحث بود عدهای چاره را در ایستادن و درگیر شدن با فاشیستها میدیدند و عدهی بیشتری موضوع را نه این افراد بلکه مبارزه با فاشیسم میدانستند و به ادامه راهپیمایی اصرار داشتند. هر دو گروه در نهایت به محل تجمع سندیکا در «پلاس روپ» رفتند.
۶ مه ۲۰۱۵- کمیته جوانان بلژیک
برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی که عمدتا با تظاهرات قانونی، سنتی و غالباَ سندیکایی، اول ماه می را برگزار مینمایند؛ چندین سال است که در بلژیک حتی تظاهرات مرکزی و قانونی نیز برگزار نمیشود و عمدتا سندیکا با سازماندهی «جشن اول ماه می» روز مبارزاتی طبقه کارگر را تبدیل به بازارچهی خیریه و کارناوال احزاب و تشکلات سیاسی کرده است که حداکثر تلاش این تشکلات سیاسی جمعآوری کمک مالی و پخش بیانیههای غالبا شعاری و گذراندن یک روز تعطیل و تفریح و برگزاری کنسرت موسیقی است.
اما هر ساله به موازات این تجمع سیاستزدایی شده، تظاهرات نیروهای چپ انقلابی یا نیروهای ضد فاشیسم و فعالین برای مهاجرین بدون برگه و ... به شکل پراکنده و رادیکال برگزار میگردد. تظاهرات نیروهای انقلابی که از سال ها قبل به عنوان آلترناتیو در برابر این بی عملی و حرکتِ بی محتوای سندیکاها و سایر نیروهای سیاسی سازماندهی شده، کماکان ادامه دارد. امسال کمیته کوچک ما نیز در کنار سایر نیروهایی که روز اول ماه مه را سمبل مبارزه جهانی طبقه کارگر میدانند، قرار گرفت. تظاهراتکنندگان که امسال عمدتا نیروهای آنتیفا بودند، با استفاده از قانون آزادی تجمعات در این روز حرکت خود را از مقابل ایستگاه مرکزی بروکسل آغاز کردند. در ابتدای برنامه برگزارکنندگان دلیل سیاسی برگزاری این تظاهرات را بیان کردند؛ در همان ابتدای سخنرانی یکی از برگزارکنندگان به زبان فرانسه گفت: «امروز روز جهانی کارگر است!» از آنجایی که در زبان فرانسه واژهی کارگر مونث یا مذکر متفاوت است یکی از زنان فمینیست در اعتراض فریاد زد که کارگران زن را با همین سرعت فراموش کردید «رفقا»! و همین تذکر به جا باعث شد تا در تمام مسیر تظاهرات دو ساعته آژیتاتورها واژه کارگر مونث و مذکر را با دقت و توجه کنار هم بیاورند. عدهای نیروهای ایرانی تحت نام برانداز نیز با پرچم سه رنگ شیر و خورشید در این صف حاضر شدند و این باعث اعتراض کمیته ما شد چون پرچم سه رنگ ایران (فارق از محتوای سیاسی شیر و خورشید آن) علاوه بر اینکه نماد ناسیونالیسم ایرانی است نماد سرکوب کلیه ملل تحت ستم در ایران نیز بوده و هست و جایی در صف مبارزه ی انترناسیونالیستی برای رهایی کلیه فرودستان جهان ندارد. از این زاویه ما به حضور این پرچم در صف تظاهرکنندگان و در این روز مبارزاتی اعتراض کردیم؛ اما گویا حاملین پرچم هیچ درکی از محتوای روز یک می و این تظاهرات نداشتند.
شعار بنر سرخ ما جملهای از مارکس در مانیفست کمونیست بود: «پرولتاریا چیزی برای از دست دادن ندارد جز زنجیرهایش؛ اما جهانی برای فتح دارد!» محتوای شعارها عمدتا این بود: «توجه! توجه! آنتیفاشیستها آمادهاند!»؛ «ما همه ضد کاپیتالیسم هستیم!»؛ «انقلاب، تنها راهحل!»؛ «همبستگی جهانی طبقه کارگر!»؛ «زنده باد همبستگی جهانی!»؛ «هیچ فاشیستی در بروکسل اجازه تردد ندارد!» و ... تاکید تظاهرات بر ضدیت با فاشیسم تاکیدی بود بر رشد سریع نیروهای بنیادگرای اسلامی در اروپا و سراسر جهان و متقابلا رشد صعودی نیروهای راست و فاشیستهای مسیحی که امروزه تبارز آن را تقریبا در تمام کشورهای اروپایی می توان دید. از ساعت حدود ۱۴ بیش از ۲۰۰ تظاهرکننده ایستگاه قطار مرکزی را ترک کرده و به سوی محله ی مارول حرکت کردند. در مورد نحوه مبارزه در این روز در بین صف تظاهرکنندگان نیز بحث داغی در جریان بود؛ مثلا در طول مسیرِ راهپیمایی که قرار بود به پلاس آلبرتینا برسد، برخی از شرکت کنندگان آنارشیست به شکستنِ شیشه های ویترین های تبلیغاتی ایستگاه اتوبوس پرداختند؛ که این مورد قبول جمع نبود و میگفتند هدف تخریب شهر یا ترساندن مردم نیست. در نزدیکی «مونت دز آرت» صف تظاهرات آنتی فاشیست با شروع تظاهرات فاشیستها و ناسیونالیستهای بخش فرانسوی زبان تلاقی کرد. بنا به گفتهی بعضی از توریستها که پیشتر در محل حاضر بودند ۱۰ تا ۱۵ نفر از فاشیستها که با پرچمهایشان منتظر رسیدن باقی بودند؛ علامت صلیب شکسته را از ماشین خود بیرون آورده و به تظاهرکنندگان نشان دادند و این تحریک آشکار باعث درگیری بین نیروهای آنتیفا و فاشیستها شد. هر دو گروه با چوب پرچم و بطری و ... به جان هم افتادند که پلیس با سرعت و پرتعداد مداخله کرد و با زدن گاز اشکآور تظاهرات را به مسیر دیگری برد و فاشیستها را در حلقه حفاظت خود گرفت. بعد از دور شدن صف تظاهرات، صف کمتعدادی از فاشیستها با پرچم بخش فرانسوی زبان و شعارهای ضدخارجی به راه افتاد که متاسفانه برای ما تداعی کننده شعارهایی بود که همان روز صبح در ایران و در دست بخشی از کارگران ناآگاه ایرانی بر علیه کارگران بیحقوق افغانستانی داده میشد. اتفاقا با کنجکاوی رفقا معلوم شد که در صف فاشیستها چهرهی زنان و مردان بیسرپناه و الکلی نیز دیده میشود که نشان از این داشت که جزو مطرودین و لهشدگان جامعه سرمایهداری هستند؛ که اتفاقا از سر ناآگاهی خشم و نارضایتی خودشان را به جای فرود آوردن بر بانیان این اوضاع، در پناه بردن به عقبماندهترین و دم دست ترین ایدههای رایج در جامعه یافتهاند. هر دو صف به فاصله کمی از هم شعار میدادند و با حضور پرتعداد پلیس فضا به شدت امنیتی بود. بین تظاهرکنندگان نیز کماکان بحث بود عدهای چاره را در ایستادن و درگیر شدن با فاشیستها میدیدند و عدهی بیشتری موضوع را نه این افراد بلکه مبارزه با فاشیسم میدانستند و به ادامه راهپیمایی اصرار داشتند. هر دو گروه در نهایت به محل تجمع سندیکا در «پلاس روپ» رفتند.
۶ مه ۲۰۱۵- کمیته جوانان بلژیک