جمعه شش اکتبر: جلسه بحث و گفتگو
عصر روز جمعه شش اکتبر ۲۰۱۷ با فراخوان «کمیته جوانان بلژیک» و «سازمان زنان هشت مارس» در مجتمع فرهنگی پیانوفابریک در بروکسل گرد آمدیم تا به مناسبت ۲۹مین یادمان جانباختگان سال ۶۷ و دههی شصت به بحث و گفتگو بپردازیم. هدف جمع برگزارکننده از برگزاری چنین نشستی این بود که علاوه بر برگزاری یادمان، موضوع قتلعام سال ۶۷ و دههی شصت را به موضوعی فراتر از یادمانی صرفاً تقویمی تبدیل نموده و از طریق بحثوجدل با حاضرین این موضوع را تبدیل به ضرورتی عمیقتر برای مبارزات جاری در برابر جمهوری اسلامی نموده و جایگاه و اهمیت این موضوع را در مبارزات جاری و آتی نشان دهد.
جلسه با خوانش قطعاتی از خاطرات زندانیان سیاسی و خانوادهها به شیوهای خلاقانه آغاز شد. واژههایی که تاریکی را میشکافت و روشنایی که بازتاب بخش کوچکی از مقاومت هزاران جان شیفته و نسلی آرمانگرا در برابر تسلیم، عقبگرد، شکنجه، کشتار و اعدام بود؛ برشی کوتاه از روایت مقاومت در جدال با تاریکی، سکوت، سکون، خاموشی و فراموشی.
بعد از آن با طرح سه سوال اصلی حاضرین وارد بحث جمعی شدند:
۱- جایگاه کشتار دههی ۶۰ و سال ۶۷ درصحنهی سیاسی جاری در ایران؟
۲- معنای سیاسی و عملی شعار «نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم!» چیست؟
۳- برخورد دستگاه قضایی آلترناتیو (انقلابیون) به مخالف سیاسی متشکل چیست؟
در یک بحث فعال هر یک از دوستان به جوانبی از موضوع پرداختند. هرچند برخی از دیدگاهها زوایایی با یکدیگر داشتند اما مجموعاً به موضوعاتی مثل اهمیت تاریخ و تحلیل تاریخی تأکید شد. اینکه نگاه تاریخی نه صرفاً برای تصفیهحساب با گذشته بلکه برای درک حال و آفریدن آیندهای متفاوت ضروری است. خصوصاً در دورهای که جمهوری اسلامی دست به یک یورش همهجانبه زده است تا با وارونهنماییِ تاریخیِ عظیم، بر تضادهای درونی این دوره خود فائق بیاید. دوستان به اشکال مختلف این موضوع را طرح کردند که خشونت، کشتار و سرکوب سیستماتیک حاکمیت جمهوری اسلامی را نمیتوان به یک دوره محدود کرد و آن را باید جزئی انکارناپذیر از ساختار این رژیم دانست که در دورههای مختلف به اشکال متفاوت بروز مینماید اما برجستگی سرکوب و قتلعام دههی شصت در تحکیم حکومت بنیادگرای جمهوری اسلامی از ضرورت سرکوب تفکر انتقادی و انقلابی در همراهی و همصدایی با موج شکست انقلابات در جهان برمیخاست. حذف فیزیکی نسلی از انقلابیون در خدمت به ایجاد یک گسست نسلی بود تا مانع امتداد مبارزه و انتقال جمعبندیها و تجربیات مبارزاتی شود. در این بحث به موقعیت مردم در آن دوره و شوک ناشی از شکست انقلاب و عقبگرد جامعه هم اشاره شد و همچنین نقش خانوادههای جانباختگان و جانبدر بردگان در شکستن سکوت و ایجاد جنبش دادخواهی (با وجود تفاوت درکهایی که جمع از موقعیت و ماهیت جنبش دادخواهی داشت).
در مورد اهمیت شعار «نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم!» هم دوستان تأکید داشتند که باوجود جهتگیری و مرزبندی صحیح این شعار از زمانی که طرح شد تا به امروز و فراگیر شدنش در اپوزسیون و ... اما این شعار هنوز در ایران و درون جنبش بهاندازه کافی فراگیر نشده است؛ و اتفاقا امروزه با کلید خوردن پروژههای جدید و جدی «جعل تاریخ» و «آشتی ملی» اهمیت فراگیر و ترویج کردن این شعار بیش از قبل شده است. برخی از رفقا به درستی معتقد بودند که موضوع دادخواهی اگرچه شامل خانواهها و دادخواهی حقوقی هم میشود اما موضوع نبخشیدن و فراموش نکردن، فراتر از نسبت خانودگی است. ما نمیبخشیم چون کشتار نسل آرمانگرا و انقلابی در واقع تخریب آیندهای بود که با وجود نسل انقلابی دههی شصت میتوانست به شکل دیگری رقم بخورد و سرنوشت میلیونها نفر در ایران و چه بسا در منطقه و جهان را تغییر دهد. دوستان تأکید داشتند که موضوع نبخشیدن و فراموش نکردن نباید محدود به افراد و اشخاص باشد، بلکه باید این نظام را هدف قرار داد. باید منافع نظام سرمایهداری در شرایط ایران را هدف قرار داد که همیشه پتانسیل تکرار این جنایات به اشکال دیگری را هم دارد. اینچنین درکی نشان میدهد که هدف ما نهتنها انتقام گرفتن نیست بلکه هدف پایان دادن به سیستمی است که بر اساس سرکوب و کشتار سیستماتیک بنا شده است. برای موفقیت در این کار ما باید مرزبندی روشنی با هر نوع تفکر واپسگرا داشته باشیم. یکی از این مرزبندیها، در نحوهی برخورد نیروی انقلابی به مخالف سیاسیاش نمایان میشود که موضوع سوال سوم بود و کمبود وقت مانع از پرداختن به آن شد و با تصدیق جمع به جلسهی بعد موکول شد.
شنبه هفت اکتبر: آکسیون اعتراضی در مرکز شهر بروکسل (پلاس دو لامونه)
این آکسیون که با فراخوان «کارزار مبارزه با خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی بر زنان» و «سازمان زنان هشت مارس» صورت میگرفت قرار بود ساعت ۱۳ در مرکز شهر بروکسل برگزار شود. خوشبختانه ما زودتر در محل حاضر بودیم و فرصت کمی داشتیم تا عکسها و شعارهای خود را روی زمین ثابت کنیم چون به فاصلهی کمی باران بیرمق و باد شدیدی شروع شد، اما هیچ کدام از اینها مانع ادامه کار ما نشد. تمام دوستانی که در محل آکسیون حاضر بودند (زن و مرد) با جدیت و انرژی گوشهای از کار را به عهده گرفتند و در دو ساعتی که در آن محل بودیم بیش از هزار بیانیه و اطلاعیه بین عابرین پخش شد. چون این میدان محل تردد مردم از ملیتهای مختلف است. از طرف دیگر مردم شاهد بودند که عدهای در این هوای بد و بارانی در حال پیشبرد کاری هستند و همین باعث کنجکاوی آنها هم میشد.
مثل سال قبل دائماً از بلندگوی ما متن افشاگرانهی کوتاهی به زبان انگلیسی در ارتباط با کشتار سال ۶۷ و آمرین و عاملین آن، دادگاههای مرگ و سوالات و نحوه اعدامها و ... پخش میشد و همین توجه را جلب میکرد. با وجود اینکه بارش باران عمدتاً مانع ایستادن افراد بود اما اکثراً برای گرفتن بیانیه تأمل میکردند. در فواصلی که بارندگی نبود به دیدن عکسها میپرداختند و سوالاتی میکردند. ما که در کنار عکس جانباختگان دهه شصت و سال ۶۷ عکسهایی از جانباختگان ۸۸، قتلهای زنجیرهای و سایر کشتارها، زندانیان و حتی ناپدیدشدگان را قرار داده بودیم، عکسهایی از آمار اعدام در ایران و معنای گسترش روابط جمهوری اسلامی با کشورهای سرمایهداری را هم در کنار آن قرار داده بودیم که برای بینندهی اروپایی قابلدرکتر بود. همچنین چون تمرکز مبارزات این دورهی کارزار زنان روی مسالهی خشونت جنسیتی (دولتی) بر زنان زندانی سیاسی و غیرسیاسی بود، ما هم عکسهایی از زنان زندانی سیاسی امروز در ایران همراه با توضیحات آن را در کنار سایر عکسها قرار داده بودیم که توجه برخی از عابرین را به خود جلب میکرد و بهتر میفهمیدند که موضوع ما صرفاً برخورد به گذشته و یادآوری قتلعامی مربوط به ۲۹ سال پیش نیست. همچنین عکسهایی مربوط به کشتارهای جمعی در فلسطین، آلمان، ترکیه، شیلی، کنگو و ... نشان میداد که هدف ما محدود به ایران هم نیست و ما با کلیت نظامی که چنین پتانسیلی را در خود دارد مرزبندی داریم. برخی از دوستان هم عکسها و شعارهایی در حمایت از رضا شهابی و سایر زندانیان سیاسی و غیرسیاسی که در اعتصاب غذا یا زیر حکم اعدام هستند، به همراه آورده بودند.
وجود یک عکس از پادشاه استعمارگر و جنایتکار بلژیک در دورهی اشغال کنگو در کنار هیتلر و شارون و ... باعث اعتراض یک مرد بلژیکی شد که معتقد بود ما اجازه نداریم عکس پادشاه بلژیک را آنجا بگذاریم. او حتی بعد از اعتراض به ما با پلیس تماس گرفت اما ما توضیح دادیم که جنایت و کشتار کشور بلژیک در کنگو از نظر ما برخاسته از همین نظام سرمایهداری است و ... اما در عوض یک مرد بلژیکی دیگر با دیدن شعار «نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم!» جلو آمد و گفت این شعار بسیار صحیح است و انتخاب شما هم صحیح است ما را در کنار مبارزات خود بدانید. یک دختر بلژیکی که با دقت توضیحات زیر عکس زنان را میخواند گفت باورش نمیشود که اینها مربوط به امروز است. یک پسر ترک با حرارت دوستانش را صدا میزد تا عکس دست دادن روحانی و رئیسجمهور فرانسه و آمار اعدامها در همان سال را به آنها نشان دهد. مردی میپرسید: «مگر در ایران هنوز با طناب اعدام میکنند؟» و از پاسخ ما متعجب شد که نهتنها با طناب بلکه در ملأعام اعدام میکنند. مرد جوانی از شعار بزرگ «سرنگون باد جمهوری اسلامی!» عکس گرفت و با لبخندی دوستانه گفت امیدوارم موفق شوید. برخی از کسانی که بیانیهها را میگرفتند به فاصلهی کوتاهی میایستادند و آن را میخواندند و چندنفری برای عکس گرفتن و دادن کمک مالی دوباره برگشتند و ... بههرحال ما تمام تلاشمان را کردیم تا به حداکثر از این فرصت برای آگاهی دادن به مردم استفاده کنیم. همه این تلاشها در آن هوای نامساعد بخش کوچکی از مبارزات ما برای دادخواهی و برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بود و بعد از تمام شدن آکسیون همه با وجود خستگی جسمی که داشتیم اما در جمعی گرم و پرحرارت ایدههایمان برای آکسیونها و مبارزات بعدی را به اشتراک گذاشتیم تا دفعه بعد با طرحهایی خلاقانهتر بتوانیم این مبارزه را طرح کرده و به پیش ببریم.
فعالین سازمان زنان هشت مارس (ایران - افغانستان) - بلژیک
فعالین کارزار مبارزه با خشونت علیه زنان در ایران
فعالین کارزار مبارزه با خشونت علیه زنان در ایران
تصاویر بیشتر و لینک مستقیم آلبوم تصویری