دعوت به آکسیون علیه اعدام
سازمان زنان هشت مارس (ایران - افغانستان) برگزار می کند
ریحانه را از چنگال سیستم قضایی زن ستیز جمهوری اسلامی نجات دهیم
ریحانه جباری، دختر 26 ساله ای است که هفت سال از جوانی اش را در زندان های قرون وسطایی رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی گذرانده است و اکنون به "جرم" دفاع از خود در برابر تجاوز در آستانه اعدام است. این اولین بار نیست که قوانین واپس گرای اسلامی ارتجاعی بودن خود را بر روی تن و بدن زنان تمرین می کنند. قوانینی که زن در آن هیچ حقی حتا دفاع از خود در برابر تجاوز را ندارد. قوانینی که در بطن خود خشونت علیه زنان، تجاوز و قتل آنان را مجاز می شمارد و زنان در آن ، همواره "مجرم" هستند. ه
رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی ایران از زنان می خواهد در برابر متجاوز تسلیم شوند و از خود دفاعی نکنند و از مردم می خواهد دنباله رو احکامی هم چون قانون ارتجاعی قصاص باشند که انتقام گیری، کینه، نفرت و افکار پوسیده را در بین آنان اشاعه می دهد تا بتواند از این طریق از گسترش افکار نوین و انقلابی که جامعه را به جلو سوق می دهد، جلوگیری کند
بر هیچ فرد مبارز و آزادی خواهی پوشیده نیست که مبارزه برای نجات جان ریحانه مبارزه با تجاوز است. مبارزه با قانون قرون وسطایی "قصاص" و اعدام است. مبارزه با رژیمی است که بر پایه فرودستی زنان، اسلامی بودن خود را ثابت می کند. مبارزه با کلیه قوانین زن ستیز و مجازات های اسلامی است.
آری! مبارزه برای سرنگونی رژیم ضد زن جمهوری اسلامی و تغییر افکار مردم جز با مبارزه علیه کلیه قوانین سرکوب گرانه ای که فرودستی نیمی از جامعه را جزو لاینفک خود قرار داده است میسر نیست. ه
از همين رو، سازمان زنان هشت مارس (ایران- افغانستان) بر آن است که آکسیونی سراسری در اروپا و کانادا علیه اعدام ریحانه جباری برگزار نماید. ما ازعموم آزادی خواهان در کشور های مختلف دعوت به عمل می آوریم که به این آکسیون اعتراضی علیه اعدام ریحانه بپیوندند تا بتوانیم همراه هم مبارزه مان را هر چه بیشتر گسترش داده و جان ریحانه و ریحانه ها را از چنگال سیستم قضایی ارتجاعی رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی ایران نجات دهیم. ه
لندن: زمان: شنبه، ١١ اکتبر از ساعت ١١ تا ١٣
مکان: میدان ترافالگار مقابل نشنال گالری (نزدیکترین ایستگاه آندرگراند Charring Cross)
کانادا - تورنتو: زمان : شنبه، 11 اکتبر - ساعت 4 بعداز ظهر
مکان: میدان ملس مند
آلمان - دوسلدرف: زمان : شنبه، 11 اکتبر ساعت 10 تا 12
مکان : جلوی خانه کارگر(DGB)، (روبروی ایستگاه قطار) Friedrich-Ebert-Straße
آلمان - برمن:
زمان: جمعه 10 اکتبراز ساعت14:00 تا16:00
مکان: Obernstraße/Ecke Pieperstraße
بلژیک - بروکسل:
زمان: شنبه، ۱۱ اکتبر از ساعت ۱۵ تا ۱۷
مکان: پروی دو سنت ژیل،
Le Parvis de Saint-Gilles (
مترو + ترام: ۳، ۴ یا ۵۱)
هلند - دن هاگ: زمان : شنبه 11 اکتبر از ساعت ۱۴تا ۱۷
مکان : مقابل وزارت دفاع و نزدیک پارلمان هلند (Tweede kamer ( 2513 AA Den Haag / 4 Binnenhof
سازمان زنان هشت مارس (ایران- افغانستان)
اکتبر 2014
Invitation to Action Email-protest Against Execution of Reyhaneh Jabari in IRAN!
Save Reyhaneh from the misogynous judiciary system of Islamic regime in Iran!
Reihane Jabari, a 26 years old Iranian girl who spent 7 years of her life behind the bar for defending herself against rape, is about to be hanged by the Islamic regime of Iran! This is not the first time that the reactionary Islamic laws are practicing retrogression of women on their body . Laws in which women have no rights, not even to defend themselves against aggression and rape. Regulations that in their context allows violence against women, rape, and murder of women and in which women are always "offenders" and wants women not to resist the rapist!
Anyone who believes in freedom knows that fighting to save Rayhaneh is fighting against rape. Against medieval law of "Qisas,"(Retaliation) which wants people to practice revenge, anger and hatred. Is fighting against a fundamentalist regime that proves its Islamic identity based on subordination of women. Is a fight against anti-women laws and punishments. Is a fight against the rotten totality of the Islamic regime of Iran.
1- For this, 8march women organization (Iran- Afghanistan) is organizing a global action in Europe and Canada, against execution to Free Reihana and invite all the freedom fighters to join us at this action on:
UK- London: On: Saturday, 11th October at 11am to 13
At: Trafalgar Square, in front of the National Gallery
Canada - Toronto: On: Saturday, 11th October at 4pm
At: Mel’s Mond square
Germany - Bremen: On: Friday, 10th October at 4-6pm
At: Obernstraße/Ecke Pieperstraße
Germany - Düsseldorf: Saturday: 11 October at 10-12
At: Friedrich-Ebert-Straße
Belgium - Brussels: On: Saturday, 11th October at 3-5pm
At:
Le Parvis de Saint-Gilles
Netherlands - Den Haag: On: Saturday, 11th October at 2-5pm
At: Tweede kamer, 2513 AA Den Haag / 4 Binnenhof
More importantly, we strongly need to express our support to free Reihana by showing our protest to the regime and globally. Please let's all support this demand by spread our condemnation and say
"Stop Execution of Reihane Jabari: Free Reyhaneh NOW!"
To the following Email addresses:
Amnesty International:
Email:
amnesty@aivl.be
Fax: 32 (0) 2 537 37 29
Fax: 32 (0) 3 235 78 12
Iranian Embassy:
Email:
iranemb.bru@mfa.gov.ir /
secretariat@iranembassy.be
Fax: 027625549 / 027623915
8marswomenorg.bel@gmail.com
8March Women Organisation (Iran-Afghanistan)
October 09/10/2014
www.8mars.com
8marswomenorg.bel@gmail.com
https://facebook.com/8Mars.org
حکم اعدام ریحانه، حربۀ دیگری برای سرکوب و تثبیت فرودستی زن
ریحانه جباری دختری جوانی که در 19 سالگی در دفاع از خود در مقابل تجاوز، با وارد کردن یک ضربۀ چاقو به کتف متجاوز موفق شد ازچنگ او بگریزد، هرگز نمی توانست تصور کند که این ضربه به مرگ مرتضی سربندی منجر خواهد شد. مطلب دیگری را که ریحانه قبل از اینکه به عنوان یک طراح، پیشنهاد طراحی داخلی مطب مرتضی را بپذیرد نمی دانست، این بود که او نه یک پزشک عادی بلکه از کارمندان سابق وزارت اطلاعات است. او هرگز نمی توانست تصور کند که یک پروژۀ کاری این طور سرنوشت او را تغییر خواهد داد. ریحانه حالا پس از اینکه هفت سال از بهترین سالهای عمرش را پشت میله های زندان گذرانده و تمامی طراوت جوانی خود را در یک چاردیواری تاریک به خاکستر بدل کرده، در یک قدمی طناب دار ایستاده است. دادگاه جمهوری اسلامی برای او حکم اعدام صادر کرده و تنها راه تخفیف این مجازات را بخشش خانوادۀ مقتول اعلام نموده است.
این که با وجودی که عدم دفاع از "ناموس" رابه عنوان نشانۀ بی بندو باری و هرزگی در بوغ و کرنا می کنند، ولی قتل در دفاع از "ناموس" فقط برای مردان موجه است، امر تازه ای نیست. در ایران و بخصوص در طول حکومت جمهوری اسلامی، بارها شنیده ایم که مردی به بهانۀ دفاع از ناموس و یا احیای آبرو، دست به قتل و بخصوص قتل همسر ویا دخترش زده و از هر گونه مجازاتی رها شده است.
از نمونه های فجیعی که نمی تواند به سادگی از حافظۀ جامعه پاک شود، مورد قتل دختر 7 سالۀ اهوازی بدست پدرش است. او که به همراه مادرش و بدنبال اختلاف مابین والدینش، مدتی در منزل پدر بزرگش بسر می برد در بازگشت، مورد سوء ظن پدر خود قرار می گیرد. پدر به زهرای 7 ساله شک میکند که شاید زمانی که او در منزل پدربزرگش زندگی می کرده، مورد تجاوز داییاش قرار گرفته باشد. وی با این سوءظن به دست پدر کشته شد. قاتل به بهانۀ دفاع از ناموس نهایتا از اتهام قتل عمد تبرئه شد و بعد از دورۀ کوتاهی حبس آزاد گردید(1).
دلیلی هم برای مجازات شدید تر وجود نداشت. حرکت پدر بی رحم زهرا در راستای عملکرد سرکوب گرایانۀ سیستم برعلیه زنان بود. ولی همین دستگاه قانون گذاری و قضاوت، آنجا که درگیری زنی در دفاع از خود در مقابل تجاوز به قتل متجاوز منجر می شود، مجازات اعدام یعنی مجازاتی متناسب با قتل عمد را برای زن در نظر می گیرد. از میان هزاران نمونه می توان به مثال نازنین فتحی اشاره کرد.
نازنین فتحی دردرگیری برای دفاع ازخود و برادر زاده اش در مقابل حمله و قصد تجاوز3 پسر شرور، یکی از متجاوزین را مضروب کرده و فرار کرده بود. ضربه نازنین به مرگ متجاوز منجر شد. اگرچه نازنین با حمایت های وسیع در سطح جهان پس از تحمل یک سال و نیم زندان، از طناب دار رهایی یافت ولی در دادگاه اول، عمل او قتل عمد و محکومیتش اعدام شناخته شده بود (2).
در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی هیچ روزنۀ امیدی برای رهایی این زنان وجود ندارد بخصوص اگر این دفاع از خود به مرگ مردی منجر شود که از مقامات امنیتی وحکومتی محسوب می شود و یا به نوعی به هزار فامیل منتصب باشد و حداکثر باید به "بخشش اولیای دم" امید بست. طبیعی است که با چنین حمایت ها و ایجاد مصونیت قانونی از طرف دستگاه قضایی، برای خودی ها، از این نمونه ها هم بسیار اتفاق می افتد. با این نگاه مردسالارانه که زن را تنها و تنها کالا و ابزاری برای رفع نیاز های مرد می شناسد، جز این هم نمی توان انتظار داشت. یکی از پر سرو صدا ترینِ این موارد، قتل رئیس متجاوز حفاظت اطلاعات کیش به دست افسانه نوروزی است(3).
افسانه، مادر دو كودك خردسال و نامادری يك پسر 12 ساله بدجور در مخمصه افتاده بود. او قاتل مرد عامي نبود، مقتول رئيس حفاظت اطلاعات جزيره كيش بود که قصد تجاوز به افسانه که در خانۀ او میهمان بود را داشت. افسانه در دفاع ازخود با او در گیر شد و این درگیری، به قتل وی منجر گردید. در دادگاه تجديدنظر حكم اوليه رد و افسانه به اعدام محكوم شد. افسانه هم پس از 7 سال تحمل زندان و دوری از فرزندان خردسالش، بالاخره ( پس از کارزارهای های بین المللی و افشای دستگاه قضایی جمهوری اسلامی خصوصا از جانب تشکلات زنان ) با رضایت خانوادۀ مقتول، با پرداخت 50 میلیون تومان بابت دیه حکم آزادی گرفت.
ریحانه جباری هم هرگز نمی توانست تصور کند که یک رابطه کاری با مردی میانسال می تواند او را به خاطر دفاع در مقابل تجاوز به زندان اندازد و تمام آینۀ او را نابود کند. در اولین قسمت از دلنوشته های ریحانه می خوانیم که او اولین بار وقتی احساس خطر کرد که متوجه احترام و حرف شنوی نگهبان فرمانداری از سربندی شد(4). این احساس خطر از کجا ناشی می شود؟ آیا جز این است که در جامعه وبرای زنان این یک پدیدۀ معمول و شناخته شده است که حضور در کنارمقامات دولتی برای هر زن و دختری می تواند خطرناک وهمراه باسوء استفاده های جنسیتی باشد.
حسن تردست، قاضی بازنشستهای که حکم قصاص «ریحانه جباری» را صادر کرده، در دفاع از قضاوت خود به باکره نبودن ریحانه استناد می کند. اولا که اصلا معلوم نیست این ادعا چقدر صحت داشته باشد، ولی نکته مهم این است که این چه اهمیتی دارد و چه ربطی به کل این ماجرا دارد. آیا این بدین مفهوم است که فقط مقاومت در مقابل تجاوز برای دختری جایز است که باکره باشد. ویا این که جناب قاضی برای توجیح قضاوت وحشیانه ومردسالارانه خود و با اتکا به افکارعقب افتاده ترین اقشار جامعه سعی به تخریب این دختر جوان در افکار عمومی دارد. جالب است که در تعیین محکومیت پدرِ جانی زهرا دختر 7 سالۀ اهوازی، که در بالا به آن اشاره شد، پیشینۀ سراسر ابتذال وشرارت و محکومیت ها و حبس های مکرر او، خشونت های وحشیانۀ او نسبت به دو همسر قبلی که باعث جدایی آنها و ترک خانه توسط همسر سوم ( مادر زهرا) شده بود، هیچ نقشی نداشت.
در جای دیگر همین آقای قاضی به صراحت عدم رضایت خانوادۀ مقتول را موجه اعلام می کند؛ چرا که ریحانه در این 7 ساله آن طور که انتظار می رفت دچار عجز و ندامت نشده و به اندازۀ کافی در هم نشکسته است. نگاه کنید به بخشی از سخنان حسن تردست:
" پسر مقتول که جوان تحصیلکرده و برازندهای بود جواب داد قریب به این مضمون که ما چطوری رضایت بدهیم؟ اولا این خانم اصلا پشیمان نبود و یک ذره از خود ناراحتی و عذاب وجدان نشان نداد و...". ... " صداقت و پشیمانی ریحانه جباری میتوانست تاثیری در جلب رضایت اولیای دم داشته باشد"(5).
وقتی که تنها راه اجرای عدالت به بخشش خانواده موکول شود طبیعی است که خانوادۀ مقتول برای حفظ آبرو هم که شده باید به روی تصمیم دادگاه اصرار بورزند چرا که در غیر این صورت باید به داشتن پدری رذل و متجاوز اعتراف کنند. در ادامه از همان منبع قبلی می خوانیم:
"... اینها پدرم را مانند یک عده اوباش و هرزه خیابانی متجاوز به زور قلمدادکردند، حالا رضایت بدهیم نمیگویند که اولیای دم هم خودشان قبول دارند که پدرشان مقصر بوده و قصد تجاوز داشته و بههمین دلیل رضایت دادند؟"
ز نکات قابل توجه دراین پرونده این است که تا 4 ماه پس از شروع محاکمه هیچ شکایتی از طرف خانوادۀ سربندی از ریحانه صورت نگرفته بود و این می تواند نشانی از شناخت خانواده و یا حداقل افراد مونث خانواده از مفتول باشد. این اتفاقی است که در پروندۀ افسانه نوروزی هم مشهود است که هرگز همسر و فرزندان مقتول در جلسات دادگاه حضور نیافتند.
دادگاه های جمهوری اسلامی، در طول عمر ننگین این نظام همواره ثابت کرده اند که به هیچ وجه صلاحیت قضاوت در جامعه را ندارند. از نظامی که خود بزرگترین مجرم و عامل نابسامانی های اجتماعی است چگونه می توان انتظار داشتن دادگاه های ذیصلاح و برخورد صحیح به این نابسامانی ها را داشت. محاکمه و حکم اعدام ریحانه یک بار دیگر مهر تاییدی است بر زن ستیزی و خصومت جمهوری اسلامی با زنان. این حکم وسیله ای است در دست نظام برای مرعوب کردن زنان و دخترانی که این فرودستی را تاب نمی آورند و به اشکال مختلف جلوی آن سینه سپر می کنند.
مبارزه برای افشای این احکام جنایتکارانه وسیله ای است که با بالا بردن سطح آگاهی زنان و مردان، جمهوری اسلامی را یک بار دیگر در مقابل قضاوت اذهان مردم ایران و جهان قرار می دهد. در راستای سازش های اخیر حکومت ایران با غرب و برای نشان دادن اینکه ایران ساحل امنی برای سرمایه گذاری های امپریالیستی است، جمهوری اسلامی بیش از پیش، تلاش می کند که اقتدار خود در سرکوب ناراضیان را به نمایش بگذارد بنابر این اتکای ما برای نجات ریحانه و ریحانه ها، نه حکومت های امپریالیستی، بلکه زنان و مردان آزادۀ ایران و جهان است. بدون سرنگونی جمهوری اسلامی هر روز قصۀ ریحانه در گوشه ای از ایران تکرار خواهد شد. پس مبارزه برای رهایی ریحانه بدون مبارزه برای سرنگونی رژیم ممکن نخواهد بود.
English: Reyhaneh’s Death sentences an approach to consolidate the subjugation of women!
Reyhaneh Jabbari, a 19 years old Iranian young girl, who in an act of self-defence stabbed the rapist could have never imagined that it would lead to the death of the rapist (Morteza Sarbandi). There is something else that Reyhaneh as an interior designer did not know before accepting the rapist offer to design his surgery. She also did not know that he was not an ordinary doctor but a former employee of the intelligence service of the Islamic Republic of Iran. She could have never imagined that a work project will change her life. Now, after spending seven years behind the bars, when all the freshness of her adolescency has turned into ashes, she is only one step away from being hanged. The regime’s court has announced that the only way to lessen the death penalty is to obtain the “forgiveness” of the Sarbandi’s family!
There is no window of hope for these kind of women to be freed by Islamic Republic Judiciary system, especially as the self-defence leads to the death of a man who is a security official of the government or in some way connected to the several hundred families who rule the country. So the most they could hope for is the “forgiveness” and withdrawal of the family of the person who is killed. There is no doubt that with such support and legal immunity from the judicial system of the regime for the “insiders”, we can expect more of these accidents. With the dominant patriarchal views that sees women only as a means to serve men nothing else can be expected?
The retired judge, who has ordered this backward retaliation sentence, has defended his judgment by saying that Reyhaneh is not a virgin!! He also has explicitly declared that Sarbandi’s family not to ‘forgive’ is justifiable; as Reyhaneh has not expressed any regret.
As the only way for reducing the sentence depends on family forgiveness, it is likely that the family will not go for a pardon because as they have already mentioned that might indicate they are admitting the sexual assault by their son. However it is important to note that there is no sign that the rapist family filed any complain or accusation until four month after the accident that could be an indication that they were well aware of the behaviour of their son.
The Islamic courts since the foundation of the Islamic regime of Iran, have proved that are not fit in any way to make judgement in the society. When this system itself is the biggest criminal and they are the cause of many miseries that enforces backward ideas against women, can we expect the justice by them? The trial and death sentence for Reyhaneh once again proves Islamic regime hostility towards women and its anti-woman policies. The Islamic courts by giving this verdict intend to intimidate women and young girls who are determined not to tolerate their subordination and resist it in various forms.
Struggle to expose this criminal verdict will raise the consciousness of women and men and once again put the Islamic Republic of Iran under the judgement of the people of Iran and the world. Fighting to free Reyhaneh is bound up with the struggle for overthrowing the Islamic regime of Iran and without this, day after day, such tragedy will repeat itself.
German: Die Todesstrafe für Reyhaneh Jabbari, ein Mittel zur Zementierung der Unterdrückung der Frauen im Iran
Die 19jährige Studentin Reyhaneh Jabbari nahm ein Angebot des Arztes Morteza Sarbandi an, als Innenarchitektin seine Praxisräume auszugestalten. Der ehemalige Geheimdienstmitarbeiter versuchte sie zu vergewaltigen. Sie verteidigte sich, indem sie den ihn mit einem Messer atackierte und floh. Der Täterstarb an seinen Verletzungen. Rianna konnte das unmöglich voraussehen.
Sie hat sieben Jahre im Gefängnis verbracht, wurde zum Tode verurteilt und steht nun kurz davor erhängt zu werden. Die einzige Möglichkeit, die Todesstrafe auszusetzen, liegt darin, eine offizielle Vergebung von der Familie des Opfers zu erhalten.
Im Rahmen des Rechtssystems der “Islamischen Republik Iran” gibt es für Frauen wie Reyhaneh keine Hoffnung auf Freiheit. Gerade wenn ihr Akt der Selbstverteidigung dazu führte, dass ein Repräsent der Sicherheitsbehörden oder einer deren Verwandten zu Tode kommt. Die Gefahr, dass solche Vorfälle sich wiederholen können ist offensichtlich, wenn man berachtet, wie die Justiz den Sicherheitsbehörden in die Hände spielt. Hier drückt sich ein patriachalischer Geist aus, der Frauen nur als Ware zum Genuss und Gebrauch durch Männer versteht.
Der Richter, der die altertümliche Strafe aussprach, begründete sein Urteil auch dadurch, dass Reyhaneh zum Zeitpunkt der Tat keine Jungfrau mehr gewesen sei. Zudem erklärte er, da Reyhaneh keine Reue ausgedrückt habe, sei es gerechtfertigt, wenn die Familie Sarabandis keine Vergebung ausspräche und Reyhaneh so dem Tode durch den Strang ausliefern würde.
Sarabandis Familie würde durch die offizielle Vergebung der Tat, die versuchte Vergewaltigung eingestehen. Seit vier Monaten ist sie Familie nicht mehr erreichbar und legte auch keine formellen Beschwerden mehr ein.
Die islamischen Gerichte im Iran haben in der Vergangenheit oft genug bewiesen, dass sie kein Instrument der Gerechtigkeit sind. Wenn der Staat selber der größte Verbrecher ist und Frauenrechte mit Füßen tritt, kann man keine Gerechtigkeit gegen sexuelle Gewalttäter erwarten. Verhandlung und das Urteil gegen Reyhaneh bestätigen ein weiteres Mal die Frauenfeindlichkeit des islamistischen Regimes. Das Urteil dient der Einschüchterung von Frauen und Mädchen, die die Unterordnung nicht hinnehmen und sich widersetzen.
Der Widerstand gegen dieses verbrecherische Urteil enthüllt der Welt aufs Neue die schreckliche Gestalt des iranischen Regimes. Der Kampf zur Befreiung Reyhanehs ist auch damit verbunden das islamistische Regime im Iran zu stürzen, weil sich solches Unrecht sonst tagtäglich wiederholt.
NL: Reyhaneh’s doodstraf is een aanpak om onderdrukking van vrouwen te consolideren!
Reyhaneh Jabbari, een jong Iraans meisje van 26 jaar, die haar verkrachter (Morteza Sarbandi) stak om zich zelf te verdedigen, had nooit van te voren kunnen weten, dat dit zou leiden tot de dood van de verkrachter. En er is meer wat ze niet wist voordat Reyhaneh het aanbod van de verkrachter aannam, om als interieur ontwerper zijn operatiekamer te ontwerpen. Hij was namelijk geen dokter, maar een oud-medewerker van de inlichtingendienst van de Islamitische republiek Iran.
Ze had nooit kunnen denken dat dit werkproject haar leven zou veranderen. Nu, na een verblijf van zeven jaar achter de tralies, waar haar hele jeugd is bedorven, zal ze spoedig worden opgehangen. De rechtbank van het regime heeft aangekondigd dat de enige manier om de doodstraf te voorkomen is om "vergeving" van de Sarbandi familie te krijgen!
Het laatste beetje hoop voor dit soort vrouwen om bevrijd te worden, komt niet van het Islamitische Republieke Rechtspraak systeem. Met name niet als de zelfverdediging leidt tot de dood van een man die een officiële beveiliger van de overheid is of op een andere manier verbonden is met de enkele honderden gezinnen die het land te regeren. Dus het beste waar ze op kunnen hopen, is op de "vergeving" of het intrekken van de aanklacht van de familie van de persoon die is gedood. Het is logisch dat met een dergelijke ondersteuning van het gerechtelijk systeem, namelijk de vrijwaring van de daden van de "insiders", we meer van deze ongevallen kunnen verwachten. Door de dominante patriarchale opvattingen, dat vrouwen alleen maar een middel zijn om mannen te dienen, kunnen we toch ook niets anders verwachten?
De gepensioneerde rechter, die de achterlijke uitspraak heeft gedaan, heeft zijn oordeel verdedigd door te zeggen dat Reyhaneh geen maagd meer is!! Hij heeft ook uitdrukkelijk verklaard dat de 'vergeving' van de familie van Sarbrandi niet is gerechtvaardigd als Reyhaneh geen spijt heeft betuigd.
Als de enige manier om de straf te verminderen afhankelijk is van de vergeving van de familie, is het zeer onwaarschijnlijk dat de familie dit zal doen, omdat ze dan eigenlijk ook toegeven dat hun zoon een aanrander was.
Het is echter belangrijk om op te merken dat de familie in de vier maanden na het ongeval geen enkel bezwaar heeft gemaakt tegen de beschuldiging van hun zoon.
Dit zou een teken kunnen zijn dat ze goed op de hoogte waren van het gedrag van hun zoon.
De islamitische rechtbanken hebben sinds de oprichting van het islamitische regime van Iran, bewezen dat ze op geen enkele manier geschikt zijn om uitspraken te doen in de samenleving.
Wanneer dit systeem zelf de grootste crimineel is en ze de oorzaak van veel ellende is door de achterlijke ideeën over vrouwen, kunnen we dan rechtvaardigheid van hen verwachten? Het proces en de doodstraf van Reyhaneh bewijst nogmaals de vijandigheid van het regime ten opzichte van vrouwen en zijn anti- vrouw beleid.
De islamitische rechtbanken zijn door het geven van deze mening van plan, om vrouwen en jonge meisjes die hun ondergeschiktheid niet tolereren, op verschillende manieren te intimideren.
Strijd en bekendmaking van dit criminele vonnis zal het bewustzijn van vrouwen en mannen
verhogen en het volk van Iran en ook de wereld zal opnieuw een oordeel vellen over de
Islamitische Republiek van Iran. Strijden om Reyhaneh vrij te krijgen is verbonden met de strijd om het islamitische regime van Iran te verwerpen. Zonder deze strijd zal een dergelijke tragedie zich telkens herhalen.
8 March Vrouwen Organisatie (Iran- Afghanistan)
oktober 2014
zan_dem_iran@hotmail.com
www.8mars.com
https://facebook.com/8Mars.org
FR : La peine de mort de Reyhaneh, une approche pour renforcer
l'assujettissement des femmes!
Comment Reyhaneh Jabbari, une jeune iranienne de 19 ans qui, dans un acte de
légitime défense a poignardé son violeur, aurait-elle pu imaginer que cela
mènerait à la mort du violeur (Morteza Sarbandi). Il y a autre chose que
Reyhaneh, qui travaillait comme décoratrice d'intérieur, ne savait pas avant
d'accepter l'offre du violeur de réaménager son cabinet médical. Elle ne savait
pas qu'il n'était pas un médecin ordinaire, mais un ancien employé du service
de renseignement de la République islamique d'Iran. Elle n'aurait jamais
imaginé que cette proposition changerait sa vie. Maintenant, après sept ans
derrière les barreaux, quand toute la fraîcheur de son adolescence a été
réduite en cendres, elle n'est plus qu'à un pas d'être pendue. Le tribunal du
régime a annoncé que la seule façon de réduire la peine de mort
est d'obtenir le «pardon» de la famille de Sarbandi!
Il n'y a aucune lueur d'espoir pour ce genre de femmes d'être libérée par le
système judiciaire de la République islamique, d'autant plus que l'auto-défense
a conduit à la mort d'un homme qui était un fonctionnaire officiel de la
sécurité du gouvernement ou, d'une certaine manière, relié aux centaines de
familles qui gouvernent le pays. Donc, le mieux qu'ils pouvaient espérer c'est
le «pardon» et le retrait de la famille de la personne tuée. Il ne fait aucun
doute que, avec un tel soutien et l'immunité du système judiciaire du régime
pour les «initiés», nous ne pouvions nous attendre à plus de ces accidents.
Avec les vues patriarcales dominantes qui voit les femmes seulement comme un moyen de servir les
hommes, on ne peut s'attendre à rien d'autre?
Le juge à la retraite, qui a ordonné cette condamnation de représailles rétrograde,
a défendu sa décision en disant que Reyhaneh n'était pas vierge !! Il a
également déclaré explicitement que le fait que la famille de Sarbandi ne
«pardonne» pas est justifiable puisque Reyhaneh n'a exprimé aucun regret.
Comme la seule façon de réduire la peine dépend du pardon de la famille, il
est probable que la famille ne pardonne
pas sachant qu'ils ont déjà déclaré que cela pourrait indiquer qu'ils admettent
l'agression sexuelle de leur fils. Cependant, il est important de noter qu'il
n'y a aucun signe que la famille du violeur ait déposé une plainte ou porté une
accusation dans les quatre mois ayant suivit l'accident, ce qui pourrait être
une indication qu'ils étaient bien au courant du comportement de leur fils.
Depuis la fondation du régime islamique d'Iran, les tribunaux islamiques ont
prouvé que, en aucun cas, ils ne sont aptes à rendre des jugements dans la
société. Alors que ce système lui-même est le plus grand criminel et qu'ils
sont la cause de bien des misères qui applique des positions rétrogrades contre
les femmes, pouvons-nous attendre une justice de leur part? Le procès
et la condamnation à mort de Reyhaneh prouve une fois de plus l'hostilité du
régime islamique envers les femmes et ses politiques anti-femmes. Avec ce
verdict, les tribunaux islamiques tentent d'intimider les femmes et les jeunes
filles qui sont déterminées à ne pas tolérer leur subordination et à résister
sous diverses formes.
Lutter pour exposer ce verdict criminel élèvera la conscience des femmes et des
hommes et une fois de plus mettra la République islamique d'Iran face au
jugement du peuple d'Iran et du monde. Lutter pour libérer Reyhaneh est liée à
la lutte pour renverser le régime islamique d'Iran. Sans cela, jour après jour,
de telles tragédies se répéterons.
Organisation des femmes du 8 mars - (Iran-Afghanistan)
Octobre 2014
zan_dem_iran@hotmail.com
www.8mars.com
https://facebook.com/8Mars.org